Origino de la tradicio
منشاء این سنت
Alternativa dediĉo
فعالیت های مختلف در این روز
L. L. Zamenhof, la iniciatinto de Esperanto, kies naskiĝtago estas festata kiel la Zamenhofa tago
دکتر ل. ل. زامنهوف - آغازگر زبان فراساخته و بین المللی اسپرانتو - که روز تولدش به عنوان روز زامنهوف یا روز اسپرانتو یا روز ادبیات اسپرانتو یا روز کتاب اسپرانتو جشن گرفته می شود.
Naskiĝtaga kuko al LLZ en Bjalistoka Esperanto-Societo, 2014
کیک جشن تولد برای دکتر زامنهوف در انجمن اسپرانتوی بیالیستوک (شهر زادگاه وی در لهستان) در سال 2014
La Zamenhofa tago (15-a de decembro) estas la naskiĝtago de L. L. Zamenhof (1859-1917), la iniciatinto de Esperanto, kaj la plej vaste celebrata festotago en Esperantujo. Ĝi estas samtempe la Tago de la Esperanto-libro[1] kaj la Tago de la Esperanto-kulturo[1][2].
روز زامنهوف یا روز اسپرانتو یا روز ادبیات اسپرانتو یا روز فرهنگ اسپرانتو یا روز کتاب اسپرانتو (15 دسامبر) روز تولد دکتر لودویک لازاروس زامنهوف (1859-1917) آغازگر اسپرانتو است که به طور گسترده در سراسر جهان جشن گرفته می شود[1] [1][2].
En tiu tago (aŭ en alia konvena semajntago ĉirkaŭ ĝi) esperantistoj tra la mondo okazigas specialajn renkontiĝojn por festi la okazon. La idearo de Esperanto kaj la proksimeco de la Zamenhofa tago al Kristnasko instigas la kunvenintojn interŝanĝadi donacojn (prefere librojn verkitajn en Esperanto) kaj bondezirojn. Foje okazas dum tiaj kunvenoj ankaŭ prelegoj pri L. L. Zamenhof.
در این روز (یا در یکی از روزهای نزدیک آن) اسپرانتودانان در سراسر جهان مراسم ویژه ای برای جشن گرفتن این مناسبت برگزار می کنند. مجموعه ی ایده های اسپرانتو و نزدیکی این روز به کریسمس ایشان را تشویق می کند تا به عنوان هدیه (ترجیحا کتاب های نوشته شده به زبان اسپرانتو را) همراه بهترین آرزوها به یکدیگر تقدیم کنند. گاهی اوقات در این مراسم درباره دکتر زامنهوف و بزرگی های او به عنوان خالق زبان اسپرانتو و/یا انسانی سترگ و نوع دوست، سخنرانی ارائه می شود.
Kelkaj Esperanto-parolantoj, proponis celebradon de la 15-a de decembro anstataŭe kiel de Tago de Esperanto-literaturo (aŭ Tago de Esperanto-libro, Esperanto-Librotago). Tial ili kuraĝigas Esperanto-organizojn kiuj okazigas renkontiĝojn dum tiu tago aldoni libro-recenzon aŭ poem-deklamadon en la programon, aŭ anonci publikigon de nova libro. Aŭ, ĉe la nivelo de unuopulo, oni povas aĉeti libron aŭ komenci novan libron aŭ per simila taŭga maniero celebri la Esperanto-literaturon en tiu tago.
برخی از اسپرانتودانان در این روز در روزنامه ها، مجلات و یا سایت های پرمخاطب دست به انتشار مطالبی برای معرفی زبان اسپرانتو و/یا خالق آن دکتر زامنهوف می زنند، یا از کتاب جدید خود به یا راجع به اسپرانتو رونمائی می کنند. دکلمه ی اشعار اسپرانتو یا جلسات کتاب خوانی مشترک نیز در این روز برگزار می شود.
Zamenhofa Tago en Kelmis (iama Neŭtrala Moresneto) (2008).
روز اسپرانتو در کِلمیس Kelmis (مورِسنِتوی Moresnet بی طرف سابق) (2008).
La tradicio devenas jam de la 1920-aj jaroj, kiam laŭ propono de diversaj intelektuloj kaj aktivuloj (interalie Julio Baghy kaj Nikolao Nekrasov), la 15-a de decembro estis elektita kiel Esperanto-festotago.
سنت و سرچشمه ی این روز به دهه ی 1920 برمی گردد، هنگامی که با توجه به پیشنهاد های مختلف روشنفکران و فعالان مشهور و مروج اسپرانتو (از جمله یولیو باگی و نیکولای نِکراسوف) 15 دسامبر به عنوان روز جشن روز اسپرانتو انتخاب شد.
2009
بزرگداشت این روز در سال 2009
La 15-an de decembro 2009 pasis 150 jaroj ekde la naskiĝo de Zamenhof, kio estis festita per pluraj eventoj. Tiutage la urbestraro de Bjalistoko inaŭguris novan Zamenhof-centron[3] kaj en Novjorko okazis simpozio omaĝe al Zamenhof kun prelegoj de Arika Okrent, Humphrey Tonkin kaj aliaj profesoroj.[4] La serĉilo Google ornamis tiutage sian emblemon per la Esperanto-flago honore al la okazo (Google Doodle),[5][6] kio igis proksimume 2 milionojn da personoj klaki ĝin kaj legi vikipedian artikolon pri Zamenhof aŭ esperanto.[7]
در 15 دسامبر سال 2009 که مصادف با 150امین سالگرد تولد دکتر زامنهوف بود، جشن های بزرگ و ویژه ای در کشورهای گوناگون جهان برگزار شد. ازجمله در شهر بیالیستوک لهستان - زادشهر زامنهوف - شهردار وقت این شهر مرکز زامنهوف را افتتاح کرد. همچنین در نیویورک سمپوزیومی به افتخار دکتر زامنهوف برگزار گردید که اساتید بنامی مانند پروفسور همفری تونکین و آریکا اوکرِنت به سخنرانی پرداختند. در این روز همچنین موتور جستجوی گوگل برای بزرگداشت این مناسبت، علامت خود را با پرچم زبان اسپرانتو تزئین کرد[5][6] ، که این امر منجر به این شد که حدود 2 میلیون نفر در این روز با کلیک کردن بر روی آن به مقاله ی مربوط به زبان اسپرانتو و/یا دکتر زامنهوف در ویکی پدیا راهنمائی شدند[7]
Zamenhofa Tago
روز اسپرانتو
Cezaro ROSSETTI /Ĉeza'ro Rose'ti/ (1901-1950), skoto de itala-svisa deveno, naskiĝis en Glasgovo kaj loĝis en Britio. Kune kun sia pli juna frato, Reto Rossetti, li esperantistiĝis en 1928. Li studis estri restoracion en Bombajo, Hindio, laboris kiel kuiristo, mallonge kiel kolportisto, kaj poste kiel vendisto ĉe foiroj[1].
سزارو روزتی (1901-1950)، اسکاتلندی با ریشه ایتالیایی-سوئدی، در گلاسگو به دنیا آمد و در بریتانیا زندگی کرد. به همراه برادر کوچکترش، [[رتو روزتی]]، در سال ۱۹۲۸ (میلادی) اسپرانتیست شد. او در بمبئی، هند رستوارن داری خواند، و به عنوان آشپز، برای مدت کوتاهی فروشنده، و سپس فروشنده هفته بازار کار کرد.
Lia romano Kredu min, sinjorino! (1950), verkita pro instigo de la frato kaj reflektanta parte lian propran vivosperton, estas tradukita en la hungaran, japanan, polan kaj anglan lingvojn. La itala traduko aperis en 2013 zorge de Milana Esperanto Klubo: ĝin eldonis Itala Esperanto Federacio.
رمان او، باور کنید خانم! (1950)، به تحریک برادرش و انعکاس دهنده قستمی از تجربیات زندگی خوبش، به زبان های زبان مجاری، ژاپنی، لهستانی، و زبان انگلیسی ترجمه شده است. ترجمه ایتالیایی آن در سال 2013 توسط باشگاه اسپرانتو میلان: آن را اتحادیه اسپرانتو ایتالیا منتشر کرد.
Laŭ Nikolao Gudskov, Kredu min, sinjorino! estas la plej bonstila, leĝera, atentokapta romano, kiu iam ajn aperis en Esperanto.[2]
به گفته نیکولا گودسکوو، باور کنید خانم! بهترین رمان خوش حالت، واضح، و قابل توجه ای است که تا به حال در اسپرانتو پدیدار شده است.
Notoj kaj referencoj
نکات و منابع
↑ http://esperanto.net/literaturo/roman/crossetti.html ↑ Epitomo de esperantologio, p.33.
http://esperanto.net/literaturo/roman/crossetti.html زرد زخم اسپرانتو شناسی، صفحه.33.
Eksteraj ligiloj
پیوند های خارجی
Verkoj
پانویس
Jan Godzimir Jaworski (naskiĝis la 31-an de oktobro 1903 en Sanniki (distrikto Gostyniński), mortis la 19-an de februaro 1945 en Stargard) – pola ĉinologo, japonologo, historiisto.
Jan Godzimir Jaworski (متولد 31 اکتبر 1903 در سانکی (ولسوالی Gostyniński)، در تاریخ 19 فوریه 1945 در Stargard جان سپرد) - فیلسوف لهستانی، فیلسوف ژاپنی، تاریخنگار.
Habilitiĝis en Varsovia Universitato en 1930, kaj en 1936 iĝis eksterordinara profesoro kiel la unua profesoro pri ĉinologio en Pollando. Li lekciis en Varsovia Universitato kaj en Orienta Instituto de Varsovio, specialiĝis pri la scienco pri budhismo. En la jaroj 1934-1936 estis laboranto de pola konsulejo en Harbino.
Jan jaworski فرزند یک فروشنده قارچ به نام Michal بود. جان در سال 1930 وارد دانشگاه ورشو شد و در سال 1936 در موسسه شرق ورشو با تخصص علوم دینی فارغ التحصیل شد. در سالهای 134 – 1936 کارمند کنسولگری لهستان در هاربین بود.او در مدت تهاجم آلمان به لهستان در مقابل آلمان جنگید و در طول اشغال لهستان توسط آلمان برای رهایی لهستان از اشغال تلاش کرد تا کودتا کند. مشارکت در شورش ورشو،پس از شورش در ارودگاه جنگ در یک بیمارستان در)هامرشتاین) باقی ماند.درحال حمل و نقل توسط بمب افکنهای متحدین بمباران شد و در ایستگاه (استارگارت اشچچینسکی) جان داد.
Jan Jaworski Personaj informoj Naskiĝo 31-an de oktobro 1903 (1903-10-31) en Sanniki, Masovian Voivodeship Morto 19-an de februaro 1945 (1945-02-19) (41-jara) en Stargard Profesio ĉinologo, japanologo, historiisto
Jan Jaworski
Julia C. ISBRÜCKER [isbrüker], tute Julia Catharina ISBRÜCKER-DIRKSEN, naskiĝnome Julia Catharina DIRKSEN, postmilite Julia ISBRUCKER (naskiĝis la 22-an de septembro 1887 en Rotterdam, mortis la 14-an de januaro 1971) estis nederlanda esperantistino, Honora Membro de Universala Esperanto-Asocio (UEA), membro de Internacia Centra Komitato kaj de la ekzamena komitato, prezidanto de la grupo en Hago kaj edzino de la vicprezidanto de UEA J. R. G. Isbrücker. Post la dua mondmilito la geedzoj skribis sian nomon sen tremaoj (do Isbrucker, la prononco restis la sama).
یولیا کاتارینا ایسبروکر [isbrüker]، که نام کاملش یولیا کاتارینا ایسبروکر- دیرکسِنISBRÜCKER-DIRKSEN ،و زمان تولد اسمش یولیا کاتارینا دیرکسن یولیا کاتارینا و پس از جنگ جهانی دوم نامش یولیا ایسبروکر (بدون نقطه های بالای حرف U) ISBRUCKER (متولد 22 سپتامبر 1887 در روتردام ، درگذشته در 14 ژانویه 1971 ) بود، یک اسپرانتیست هلندی، عضو افتخاری انجمن جهانی اسپرانتو (UEA)، یکی از اعضای کمیته مرکزی بین المللی و کمیته امتحان، رئيس گروه اسپرانتو در لاهه ، همسر معاون رئيس UEA آقای JRG Isbrücker بود. پس از جنگ جهانی دوم ، این زوج نام خود را بدون نقطه نوشتند (به صورت Isbrucker، ولی نحوه ی تلفظ آن تغییری نکرد).
Kun Andreo Cseh ŝi fondis la unuiĝon Universala Ligo, mondfederistan organizaĵon surbaze de la verko de Clarence K. Streit. La oficiala lingvo estis Esperanto, sed povis aliĝi ankaŭ neesperantistoj. De tiam ŝi reprezentis Universalan Ligon en internaciaj mondfederistaj kongresoj kaj konferencoj, ĉiam akcentante, ke supernacia federacio bezonas neŭtralan supernacian lingvon.
پس از جنگ، زمانی که این خانه ی اسپرانتو در آرنهم تخریب شد، خود را به موضوع جدیدی اختصاص داد. همراه با اندره چِه Cseh اتحادیه جهانی را، که یک سازمان فدراتیو جهانی بر اساس کتابی از کلارنس ک. استریت K. Streit تاسیس کرد. زبان رسمی این اتحادیه اسپرانتو بود، اما غیرایپرانتیست ها نیز می توانستند به آن بپیوندند. از آن به بعد، او نماینده اتحادیه ی جهانی در همایش ها و کنفرانس های بین المللی جهان بود، و همیشه تاکید می کرد که یک فدراسیون فراملی نیاز به یک زبان فراملی و بی طرف دارد. از طریق استدلال های هوشمندانه و تاکتیکی خود نگرش مثبتی را نسبت به اسپرانتو در محیط ها ئی وسیع و رسانه هائی بزرگ ایجاد کرد.
Intertempe ŝi multe verkis kaj tradukis, antaŭ ĉio por la gazeto La Praktiko, en kiu ŝi kunlaboris ekde la fondo en 1932 kaj kiu fariĝis la oficiala organo de Universala Ligo. Ŝi ankaŭ tradukis en Esperanton, interalie la verkon de Rico Bulthuis La alia pasinteco kaj la verkon de Martin Kojc, La lernolibro de la vivo. Kuntradukantino de Akbar.
در همین حال او بسیار می نوشت و ترجمه می کرد، بیشتر از همه، برای نشریه ی La Praktiko ، که از زمان تأسیس آن در سال 1932 با آن هم کاری می کرد و به عنوان اُرگان رسمی اتحادیه ی جهانی شناخته شد. او همچنین آثاری را به اسپرانتو ترجمه کرد، از جمله اثرRico Bulthuis تحت عنوان گذشته ی دیگر و اثر مارتین کوج یعنی کتاب درسی زند را. وی در ترجمه ی اکبر نیز همکاری داشت.
Verkoj
آثار او
Tradukoj
ترجمه های او
Bibliografio
کتابشناسی او
Vidu ankaŭ
همچنین نگاه کنید به
Esperanta agado
فعالیت های اسپرانتو
Libroj de kaj pri Julia Isbrücker en la Kolekto por Planlingvoj kaj Esperantomuzeo Artikoloj de kaj pri Julia Isbrücker en Elektronika Bibliografio de Esperantaj Artikoloj (EBEA) Libroj kaj aliaj dokumentoj de kaj pri Julia C. Isbrücker en la Kolekto por Planlingvoj kaj Esperantomuzeo
کتاب های یولیا ایسبروکر یا درباره ی او در «محموعه ی زبان های طراحی شده و موزه ی اسپرانتو» مقالاتی از یا درباره ی یولیا ایسبروکر در کتابشناسی الکترونیکی مقالات اسپرانتو (EBEA) کتاب ها و سایر اسناد نوشته یا مربوط به یولیا ایسبروکر در «محموعه ی زبان های طراحی شده و موزه ی اسپرانتو»
Isbrücker estis Esperantistino de 1909, baldaŭ poste ŝi verkis kun sia frato bonan lernolibron. Eksterordinare grava por la plua evoluo de la movado estis ŝia iniciato inviti la 12-an Universalan Kongreson en 1920 al Hago, en tempo, kiam post la unua mondmilito estis malfacile trovi taŭgan urbon por aranĝi la Universalan Kongreson.
ایسبروکر از سال 1909 اسپرانتو را فراگرفت و یک اسپرانتیست شد. به زودی با برادرش یک کتاب آموزشی خوب اسپرانتو نوشت. برای پیشرفت بیشتر جنبش، ابتکار خارق العاده ی او دعوت از یازدهمن کنگره ی جهانی اسپرانتو در سال 1920 به لاهه بود، یعنی زمانی که پس از جنگ جهانی اول ، یافتن یک شهر مناسب برای میزبانی کنگره جهانی مشکل بود.
Ŝi organizis la internacian Interreligian Konferencon en Hago 1928, fondis kun Andreo Cseh la Internacian Cseh-instituton en 1930 (poste Internacia Esperanto-Instituto). En ĝia kadro ŝi organizis sennombrajn kursojn, seminariojn, prelegvesperojn, vojaĝojn ktp.
او کنفرانس بين المللی مذاهب را در لاهه در سال 1928 سازماندهی کرد و همراه با اندره چِه Cseh موسسه بین المللی چه را در سال 1930 (که بعدا به موسسه بین المللی اسپرانتو تبدیل شد) تاسیس کرد. در چارچوب آن، او دوره های آموزشی بی شماری، سمینارها، مجموعه سخنرانی های عصرانه، سفرها و غیره را سازماندهی کرد.
En 1931 la urbestro de Arnhem (Nederlando) disponigis grandan domon kun parko, kie la instituto fondis la faman Esperanto-Domon. Danke al la organiza talento kaj laborforto de s-ino Isbrucker ĝi fariĝis vigla Internacia Esperanto-Centro, kie okazis regule plej diversaj programoj, kursoj, kunvenoj, konferencoj ktp., plej ofte internaciaj.
در سال 1931، شهردار آرنهم ( هلند ) یک خانه بزرگ بهمراه با یک پارک را، که در آن این مؤسسه «خانه ی اسپرانتو»ی معروف را تأسیس کرد، در اختیار این موسسه قرار داد. به برکت استعداد سازمانی و نیروی کار خانم ایسبروکر، این مرکز تبدیل به یک مرکز اسپرانتوی بین المللی پر جنب و جوش شد که در آن به طور منظم برنامه های متنوعی مانند دوره های آموزشی، همایش ها، کنفرانس ها و غیره، برگزار می شد که اغلب هم بین المللی بودند.
Intertempe ŝi estis ankaŭ membro de ekzamena komitato, membro de Internacia Centra Komitato (ICK), prezidanto de la floranta haga Esperanto-klubo "Fine ĝi venkos", ŝi gvidis kursojn kaj faris prelegojn en diversaj neesperantistaj medioj. En 1939 ŝi fariĝis sekretariino de ĵus fondita Nederlanda Komitato por praktika aplikado de Esperanto, kies membroj estis i.a. la urbestro de Hago kaj direktoroj de banko, turistoficejo, P.T.T., Philipps kaj KLM.
در ضمن، او همچنین عضو کمیته ی امتحان ، عضو کمیته ی مرکزی بین المللی ( ICK )، رییس باشگاه اسپرانتوی در حال شکوفائی «بالاخره پیروز خواهد شد» بود، دوره های آموزشی را برگزار می کردو در محیط های غیراسپرانتوئی سخنرانی های گوناگونی در ارتباط با زبان اسپرانتو ایراد می نمود. در سال 1939 او دبیر کمیته هلند برای کاربرد عملی اسپرانتو شد که به تازگی تأسیس شده بود و اعضای آن ازجمله شهردار لاهه و مدیران بانک، اداره ی گردشگری، اداره ی پست و تلگراف و تلفن، و شرکت هائی مانند فیلیپس و KLM بودند.
Roger Kent Jones, pli konata sub la nomo "Kent Jones"
راجِر کِنت جونز ، معروف به "کنت جونز"
5-an de septembro 1926 – mort. 3-an de februaro, 2004 en Ĉikago) estis usona esperantisto, dumviva membro de Universala Esperanto-Asocio kaj fakdelegito pri inĝenierado. Plejofte uzata inter konatuloj estis lia dua persona nomo Kent.
راجر کنت جونز (متولد 5 سپتامبر 1926 - درگذشته 3 فوریه 2004 در شیکاگو ) یک اسپرانسیست آمریکایی ، عضو مادام العمر انجمن جهانی اسپرانتو و نماینده تخصصی مهندسی بود . دومین نام او،کنت، بیشتر در بین آشنایان او به کار می رفت.
Ekde 1977, li eksciis ke li suferis pro platsklerozo. Kvin jarojn poste, li moviĝis per rulseĝo. Li estis inter la gvidantoj de movado, kiu sukcesis devigi transportentreprenojn ebligi aliron al aŭtobusoj per rulseĝoj.
از سال 1977، او دریافت که از بیماری اسکلروز پلاتیک رنج می برد. پنج سال بعد، وی مجبور شد از ویلچر استفاده کند. وی در زمره رهبران جنبشی بود که موفق شد شرکت های حمل و نقل را وادار کند تا با استفاده از بالابرهای مخصوص برای صندلی های چرخدار امکان دسترسی به اتوبوس ها را فراهم کنند.
La Biblioteko de la Esperanto-Societo de Ĉikago estis en la salono de lia apartamento. La informfolio "Saluton !" enhavas tiun atentigon : "Nia kolekto havas eble 300 esperantlingvajn librojn, diversajn periodaĵojn, vidbendojn, kaj librojn en la angla pri lingvaj temoj. Vi rajtas uzi nian komputilon por sendi/ricevi retajn mesaĝojn, tajpi leterojn, ktp.
کنت جونز که بسیار مهمان دوست بود، پذیرای اسپرانیست های زیادی از نزدیک به بیست کشور جهان شد. کتابخانه ی انجمن اسپرانتوی شیکاگو در سالن پذیرائی آپارتمان او بود. برگه ی اطلاع رسانی"سلام!" حاوی این متن بود: "مجموعه ی ما شایدحدود 300 کتاب اسپرانتو ، نشریات متنوع، فیلم ها و کتابهایی به زبان انگلیسی در زمینه موضوعات مرتبط با زبان داشته باشد. شما می توانید از رایانه ما برای ارسال / دریافت پیام های آنلاین، تایپ نامه و غیره استفاده کنید. به اعضای انجمن و مهمانان همیشه خوش آمد می گوئیم. فقط کمی قبل از بازدید لطفا به کنت تلفنی بزنید... ". به علاوه صفحه دیگری " به شیکاگو خوش آمدید! - شهر باخیز" . این صفحه در مورد شیکاگو ، میزان دسترسی آن ، بازدیدهای احتمالی که کنت جونز ویرایش کرده است ، و جایی که اطلاعات تماس وی همچنان به نظر می رسد.
En 1998, kiam la franca ĉefministro Lionel Jospin, mise parolis pri Esperanto antaŭ studentoj de Hongkongo, okaze de vizito al Ĉinio, li sendis retmesaĝon al li pere de Henri Masson, kiu diskonigis tutmonde la informon (Dear Lionel Jospin, kun aldono de teksto "Disqualifications of English for World Wide Aviation Background).
در سال 1998، هنگامی که نخست وزیر فرانسه لیونل جوسفین در هنگام بازدید از چین درباره ی اسپرانتو با دانشجویان هنگ کنگ صحبت کرد و سخنان نادرستی گفت، کنت از طریق هنری ماسون، که اطلاعات را در سرتاسر جهان منتشر می کرد، نامه ای را خطاب به جوسفین ارسال کرد ( لیونل جاسپین عزیز، همراه با پیوست کردن متن "رد صلاحیت انگلیسی به عنوان زبان حمل و نقل هوائی در سراسر جهان ).
Kun Agnes, de 1972 ĝis 1995, li havis du, Su kaj Kim, kiuj estas denaskaj esperantistoj. Li havis entute 17 genepojn kaj ok pranepojn. Li mortis 77-jara en Weiss Memorial Hospital de Ĉikago la 3an de februaro 2004.
کنت جونز دو بار ازدواج کرد و طلاق گرفت. ابتدا با پائولین، از سال 1947 تا 1972 ، که از او صاحب 8 فرزند شد. سپس با آگنس ، از سال 1972 تا 1995 ، که با او صاحب دو فرزند یه نام های سو و کیم شد که هر دو اسپرانتودان مادرزاد هستند. وی در کل 17 نوه و هشت نتیجه داشت. وی در 3 فوریه 2004 در بیمارستان یادبود ویس در شیکاگو درگذشت.
Longa anglalingva artikolo de Korey Willoughby, la 25an de julio 1987, en "Chicago Reader". angle "Bonvenon en Ĉikago ! — La urbo venta". Temas pri paĝo pri Ĉikago, kiun redaktis Kent Jones, sur kiu plue aperas liaj kontakteblecoj... angle Esperanto-Society of Chicago. Retejo de la Esperanto-Societo de Ĉikago, kun la kolekto de la informfolio "Saluton !" angle The Council for Disability Rights Advancing rights and enhancing lives of people with disabilities La Konsilio por la Rajtoj de Handikapuloj kaj por antaŭenigo de plibonigoj en la vivo de handikapuloj: "In Memoriam: R. Kent Jones" — Artikolo memore al R. Kent Jones kun indikoj pri lia aktivado por la rajtoj de handikapuloj kaj por antaŭenigo de plibonigoj en la vivo de handikapuloj, ankaŭ pri liaj aliaj pasioj : lia familio kaj Esperanto. angle "Plane Speaking" Artikolo aperinta en "Chicago Reader" la 5an de septembro 2003 pri la aviadila katastrofo de decembro 1995 en Kolombio.
angle اجازه دهید فقط از واحدهای اندازه گیری متریک در حمل و نقل هوائی استفاده کنیم !! (2002.05.13). بیایید فقط از واحدهای متریک در حمل و نقل استفاده کنیم !! angle ماریو پی (1973) (2002.04.28) angle نقل قول های قابل توجه در یادگیری زبان (2002.03.18) angle آیا کسی در اینجا اسپرانتو صحبت می کند؟ (Cu iu ci tie parolas Esperante?) یک مقاله ای طولانی به زبان انگلیسی توسط کوری ویلوفبی، 25 ژوئیه 1987 ، در "شیکاگو ریدر". angle "به شیکاگو خوش آمدید - شهر بادخیز" . این صفحه درمورد شیکاگو است که کنت جونز آن را ویرایش می کرد، و اطلاعات تماس وی نیز در آن قابل مشاهده بود/است. angle انجمن اسپرانتوی شیکاگو . وب سایت انجمن اسپرانتو شیکاگو، همراه با مجموعه ی کامل "سلام!" angle شورای دفاع از حقوق معلولان پیشبرد حقوق و بهبود زندگی افراد معلول شورای حمایت از حقوق افراد معلول، و برای ارتقاء بهبود زندگی افراد دارای معلولیت، "به یاد ر. کنت جونز" - مقاله ای به یادبود از کنت جونز با اشاره هایی از فعالیت های خود او برای حقوق افراد دارای معلولیت و ارتقاء دادن به زندگی افراد دارای معلولیت و همچنین سایر علائق وی: خانواده اش و اسپرانتو. angle "ساده/هواپیما صحبت کردن" مقاله ای که در "شیکاگو ریدر" در 5 سپتامبر سال 2003 منتشر شد و درمورد فاجعه هوائی دسامبر سال 1995 در کلمبیا بود. گروه تخصصی "اسپرانتو در هوانوردی" (لیست). هوانوردی > هواپیمایی و اسپرانتو.
Antaŭ ol alveni en Ĉikagon, Kent Jones laboris en Teksaso ĉe la konstruentrepreno de aviadiloj Convair. Kiam li eksciis, ke liaj desegnoj povus esti uzataj por atombombaj armiloj, li forlasis la firmaon kaj akceptis laborpostenon ĉe Texas Petroleum en Fort Worth. Unu jaron poste, ĉar la societo estis jure persekutita pro eraro en traduko de pedagogia libreto publikigita en la germana, li ricevis la taskon reverki ĝin kaj forigi la tradukerarojn.
از سال 1944 تا 1949 ، کنت جونز به عنوان تکنسین کنترل ترافیک هوایی در کشتی خدمت کرد. وی بعداً در هاوایی پُستی برای کار کردن دریافت کرد. پیش از رفتن به شیکاگو، کنت جونز در شرکت ساخت و ساز هواپیما Convair در تگزاس کار می کرد. وقتی فهمید که نقشه هایش می توانند برای ساخت سلاح های هسته ای استفاده شوند، این شرکت را ترک کرد و در تگزاس پترولیوم در فورت ورث شغلی پیدا کرد. یک سال بعد ، چون این شرکت به دلیل اشتباه در ترجمه ی یک کتابچه ی آموزشی که به زبان آلمانی چاپ شده بود، تحت پیگرد قانونی قرار گرفت، به وی وظیفه بازنویسی مجدد آن و حذف اشتباهات ترجمه ها داده شد. این جستجوها به وی این امکان را دادند تا زبان اسپرانتو را کشف کند که از آن زمان نیروی بسیاری را برای پیشبرد آن اختصاص داده. او اسپرانتو را سیستم متریک زبان ها نامید.
Serĉadoj ebligis al li malkovri Esperanton por kiu li de tiam dediĉis multajn fortojn. Li nomis ĝin "the metric system of languages" (la metra sistemo de la lingvoj).[1]
[1]
Kent Jones dediĉis grandan parton el sia vivo al edukado de la junuloj. Dum multaj jaroj, kun James Faughnan, David Jordan, Janice kaj John Atkinson, Kim Keeble kaj aliuloj, li subtenis la agadon de Charlotte Kohrs por la organizaĵo "Infanoj Ĉirkaŭ la Mondo". Li estis fondinta membro de la Esperanto-Societo de Ĉikago, kiu ekzistis jam de la mezo de la jaroj 1950 sed kiu estis oficiale registrita kiel senprofitcela organizo en 1973.
کنت جونز بخش اعظم زندگی خود را به آموزش جوانان اختصاص داد. سالها با جیمز فوگنان ، دیوید جردن ، جانیس و جان اتکینسون ، کیم کیبل و دیگران ، از عملکرد شارلوت کوهرس برای سازمان " کودکان در سراسر جهان " حمایت کرد. او یکی از بنیانگذاران انجمن اسپرانتوی شیکاگو بود ، که از اواسط دهه 1950 وجود داشت اما در سال 1973 رسماً به عنوان یک سازمان غیرانتفاعی ثبت شد. وی سالها به عنوان رئیس آن خدمت کرد. وی همچنین رئیس کمیسیون آموزش لیگ اسپرانتو برای آمریکای شمالی (اِلنا ، که اکنون با نام " اسپرانتو-ایالات متحده " شناخته می شود) بود. وی برای پذیرش اسپرانتو در حمل و نقل هوایی، تسهیل زندگی برای معلولین (دسترسی به اتوبوس برای معلولانی که از صندلی های چرخدار استفاده می کنند) و همچنین برای پذیرش سیستم متریک در ایالات متحده بسیار فعال بوده است. او همچنین از مردم فلسطین حمایت می کرد.
Kiel civila inĝeniero por la urbo Ĉikago, uzanto de rulseĝo, li sukcese plendis kontraŭ Chicago Transit Authority (Publiktransporta Agentejo de Ĉikago), ĉar la transportoj ne estis alireblaj al rulseĝo-uzantoj. La juĝisto devigis CTA-n al instalo de levilo sur siaj aŭtobusoj. Li daŭrigis ĝis la fino de sia vivo tiun homecan agadon por la rajtoj de homoj handikapitaj en ĉiuj sferoj de la vivo.
کنت جونز خیلی زود در جنبش حقوق معلولیت فعال شد و از پیشگامان این نهضت گردید. وی به عنوان یک مهندس عمران در شهر شیکاگو، و کاربر ویلچر، با موفقیت از «سازمان ترانزیت شیکاگو» (CTA )شکایت کرد، زیرا حمل و نقل در این شهر در دسترس کاربران صندلی چرخدار نبود. قاضی، CTA را مجبور كرد كه بالابری را در اتوبوس های خود برای کاربران صنذلی چرخدار نصب كند. کنت این فعالیت بشردوستانه ی خود را تا پایان عمر برای حقوق افراد دارای معلولیت در همه حوزه های زندگی ادامه داد. " احساس عظیم او برای انسانیت، همه را منتفع می ساخت." [1]
Kun aliaj bonaj scipovantoj de Esperanto, li forte subtenis sciencan kaj teknikan publikigon de lernolibroj, ĉefe por triamondaj popoloj. Li estis gvidanto de teamo kiu, kune kun Doug A. Portman, tradukis en Esperanton la libron "Ĝenerala, organika, kaj biologia kemio", de H. S. Stoker kaj N. R. Slabaugh, kiun eldonis Esperanto-Societo de Ĉikago en 1985. Aperis ankaŭ "Kemia kaj Scienc-Teknika Vortaro" de Doug Portman en Esperanto, angla kaj germana.
وی با دیگر متکلمین خوب اسپرانتو ، از انتشار کتابهای درسی علمی و فنی، به ویژه برای مردمان جهان سوم، به شدت حمایت می کرد. وی رهبر تیمی بود که به همراه داگ اِی. پورتمن ، کتاب "شیمی عمومی، ارگانیک و بیولوژیک" را به اسپرانتو ترجمه کردند. این کتاب اثر HS Stoker و N.R. Slabaugh، بود که توسط انجمن اسپرانتوی شیکاگو در سال 1985 منتشر شد. کتاب "فرهنگ شیمی و علم و فناوری» نوشته داگ پورتمن به اسپرانتو ، انگلیسی و آلمانی نیز منتشر شد: ناپرویل 1993 (در 297 صفحه) که ترجمه ی کتاب دونالد راجرز بود از زبان انگلیسی. کنت قصد داشت یک کتاب درسی جبر را ترجمه کند [1] .
Certe kontribuis al lia firma engaĝiĝo en la batalo por internacia aviada lingvo la fakto ke, la 20an de decembro 1995, la flugo 965 de American Airlines, aviadilo Boeing 757, de Miami al Kolombio, koliziis kun monto apud Cali, Kolombio. La pilotoj nur malfacile kaj malbone komprenis la ordonojn de la kolombiaj registoj de aertrafiko. Inter la 159 mortintoj troviĝis la kunulo de filino de Kent Jones.
مطمئناً این واقعیت که، در 20 دسامبر 1995، پرواز 965 آمریكن اِیرلاینز، که پرواز یك هواپیمای بوئینگ 757 از میامی به كلمبیا بود، و با كوهی در نزدیكی كالی، كلمبیا برخورد كرد، در تعهد محکم کنت برای مبارزه برای جایگزینی زبان انگلیسی با زبان اسپرانتو به عنوان زبان حمل و نقل هوایی بین المللی، نقش به سزائی داشته است. علت این سانحه ی هواعی فجیع، فقط این بود که خلبانان در درک دستورات مسئولان برج کنترل ترافیک هوایی کلمبیا مشکل داشتند - تلفظ سخت و سوءتفاهم برانگیز زبان انگلیسی. در میان 159 کشته شده ی این فاجعه، نامزد دختر کنت جونز نیز بود.
Raportisto por la antaǔurba "Daily Herald" telefone intervjuis Kent Jones pri la aviada lingvo-problemo. La revuo "Air Safety Week" (23an de aŭgusto 1999, p. 9) publikigis artikolon de Kent Jones, kiu analizis en ĝi la problemon kaj demonstris, ke la angla certe ne estas la plej adaptita lingvo por internacia komunikado.
از 20 از ژوئن 2000، کنت جونز هر پنج شنبه از 10 تا ساعت 11 صبح، به عنوان اعتراض کنت در میدان فدرال شیکاگو علیه امتناع اداره هوانوردی فدرال (FAA) برای انجام یک تحقیق زبانشناسی در مورد این سانحه و نقش زبان انگلیسی در آن، ظاهر میشد. بالأخره، یک خبرنگار روزنامه دیلی هرالد در رابطه با مشکل زبان بین المللی هوانوردی با کنت جونز مصاحبه کرد و علت بهینه بودن زبان اسپرانتو را برای ایفای این نقش حیاتی از کنت پرسید. مجله ی "هفته ایمنی هوائی" ( 23 اوت 1999 ، صفحه 9) مقاله ای را از کنت جونز منتشر کرد، که در آن این مسئله را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده بود و نشان داده بود که انگلیسی مطمئناً مناسب ترین زبان برای ارتباطات بین المللی نیست و بهترین انتخاب زبان آسان و منطقی اسپرانتو است که تلفظ آن برای تمامی انسان ها از نژادها و زبان ها ی مختلف جهان راحت و قابل درک است. علاوه بر این، در آن زمان تحقیقاتی هم صورت گرفته بود تا گفتگوی شفاهی را با یک سیستم دیجیتال جایگزین کنند.
En kunlaboro kun Gilbert Ledon, li ebligis publikigon de 286-paĝa aeronaŭtika vortaro angla-Esperanta "Aviada Terminaro" (Chapecó : Fonto, 2002). La agado de ambaŭ inspiris la kreon, ankaŭ en 2002, de la Fak-grupo "Esperanto en Aviado".
کنت با همکاری گیلبرتلدون انتشار فرهنگ لغت هوانوردی 286 صفحه ای انگلیسی-اسپرانتو تحت عنوان "مجموعه اصطلاحات هوانوردی" (Chapecó : منبع ، 2002) را عملی ساخت. این اقدام ارزشمند و عظیم هر دوی ایشان، الهام بخش ایجاد، ، گروه "اسپرانتو در هواپیمایی" در همان سال 2002 نیز شد .