# fa/ted2020-179.xml.gz
# mt/ted2020-179.xml.gz


(src)="1"> ( تشويق ) ( موسيقی ) ( تشویق )
(trg)="1"> ( iċ-ċapċap ) ( mużika ) ( iċ-ċapċap )

# fa/ted2020-549.xml.gz
# mt/ted2020-549.xml.gz


(src)="1"> خیلی خب ، من میخوام چند تا عکس از یه مقاله گمراه کننده بهتون نشون بدم
(trg)="1"> Mela se nurikhom xi stampi ,

(src)="2"> خیلی خب ، من میخوام چند تا عکس از یه مقاله گمراه کننده بهتون نشون بدم که در مجله دارویی اولتراساوند چاپ شده .
(trg)="2"> minn riċerka pjaċevoli , mhux tas-soltu , minn go " The Journal of Ultrasound in Medecine "

(src)="3"> من میخوام اصلا پا رو فراتر بگذارم و بگم این گمراه کننده‌ترین مقاله‌ایه که در این مجله چاپ شده . من میخوام اصلا پا رو فراتر بگذارم و بگم این گمراه کننده‌ترین مقاله‌ایه که در این مجله چاپ شده .
(trg)="3"> U hawn ha nissogra ngħid li dan hu l-izjed artiklu pjaċevoli li qatt ġie ipubblikat f ' " The Journal of Ultrasound in Medicine "

(src)="4"> عنوان این مقاله « مشاهده خودارضایی در دوران جنینی » است .
(trg)="4"> It-titlu hu " Observations of In-Utero Masturbation . " - " Osservazzjoni ta ' Masturbazzjoni fil-guf "

(src)="5"> ( خنده حاضرین ) خب . حالا شما در سمت چپ میتونید دست رو ببینید . اون فلش بزرگه‌است . و آلت تناسلی مرد رو در سمت راست . دست در هوا معلقه .
(trg)="5.1"> ( Daħq ) Okay .
(trg)="5.2"> Mela fuq ix-xellug tistaw taraw l-id .
(trg)="5.3"> Dik il-vleġġa l-kbira .
(trg)="5.4"> U l-pene fuq il-lemin .
(trg)="5.5"> Bl-id qeda il-fuq .

(src)="6"> و اینجا ما به قول اسراییل میسنر رادیولوژیست‌ ، و اینجا ما به قول اسراییل میسنر رادیولوژیست‌ ، « دست که داره آلت تناسلی مرد رو میگیره به صورتی که حرکتی شبیه به حرکت خودارضایی رو بوجود بیاره . »
(trg)="6"> U fuq din in-naħa għandna fil-kliem tar-radjoloġista Iżraeljan Meisner , " L-id taqbad il-pene , f 'movimenti assoċċjati mal-masturbazzjoni "

(src)="7"> یادتون باشه که این اولتراساوند بود . بنابراین میتونست شکل‌های متحرک باشه .
(trg)="7.1"> Żommu f 'moħħkhom li dan " ultrasound " .
(trg)="7.2"> Jiġifieri li dawn ikunu stampa tiċċallaq .

(src)="8"> ارگاسم عکس‌العمل غیرارادی سیستم عصبیه .
(trg)="8"> L-Orgażmu huwa prodott tas-sistema nervuż awtonomiku .

(src)="9"> حالا این قسمتی از سیستم عصبیه که با چیزایی سرو کار داره که ما بصورت خودآگاه کنترلشون نمیکنیم . مثل هضم غذا ، ضربان قلب ، برانگیختگی جنسی .
(trg)="9"> Din hija il-parti mis-sistema nervuża li tieħu ħsieb dawk l-affarijiet li man nkunux konxji minnhom. bħad-diġestjoni , ir-ritmu tal-qalb , u l-istimulu sesswali .

(src)="10"> و عکس العمل غیر ارادی ارگاسم میتونه بوسیله عوامل مختلفی تحریک و تولید بشه . و عکس العمل غیر ارادی ارگاسم میتونه بوسیله عوامل مختلفی تحریک و تولید بشه .
(trg)="10"> L-orgażmu jista jiġi stimulat b 'ħafna modi .

(src)="11"> مثلا تحریک اندام تناسلی .
(trg)="11"> Stimulazzjoni ġenitali .

(src)="12"> ولی کینسی با یک خانومی مصاحبه کرده که اگه کسی روی ابروش دست میکشیده میتونسته به ارگاسم برسه . ولی کینسی با یک خانومی مصاحبه کرده که اگه کسی روی ابروش دست میکشیده میتونسته به ارگاسم برسه . ولی کینسی با یک خانومی مصاحبه کرده که اگه کسی روی ابروش دست میکشیده میتونسته به ارگاسم برسه .
(trg)="12.1"> Duh .
(trg)="12.2"> Imma fl-istess ħin Kinsey , kellu intervista ma mara , li setgħet torgażma billi xi ħadd jmellsila il-ħaġeb < i > .

(src)="13"> اونایی که ضایعه نخاعی مثل پاراپلیگیاس ( فلجی پایین تنه ) و کوادریپلگیاس ( فلجی دست‌ها و پاها ) دارن ، اونایی که ضایعه نخاعی مثل پاراپلیگیاس ( فلجی پایین تنه ) و کوادریپلگیاس ( فلجی دست‌ها و پاها ) دارن ، اغلب یک منطقه خیلی خیلی حساس ، دقیقا بالای محل صدمه دیدشون بوجود میاد . اغلب یک منطقه خیلی خیلی حساس ، دقیقا بالای محل صدمه دیدشون بوجود میاد . هرجا که باشه .
(trg)="13.1"> < / i > eyebrow Uħud bi ħsara fl-ispina , bħal parapliġja u kwadrupliġja , fi kliem ieħor paraliżi ħafna drabi jkollhom xi parti sensittiva ħafna ħafna eżatt il-fuq minn fejn weġġgħu .
(trg)="13.2"> Tkun fejn tkun .

(src)="14"> یه چیزی به اسم ارگاسم زانویی توی ادبیات هست .
(trg)="14"> Hemm dokumentat orgażmu tal-irkoppa fil-kitba .

(src)="15"> فکر میکنم نادرترین موردی که بهش برخوردم گزارش درباره یک خانوم بود فکر میکنم نادرترین موردی که بهش برخوردم گزارش درباره یک خانوم بود که هروقت که دندوناش رو مسواک میزد به ارگاسم میرسید .
(trg)="15"> Naħseb l-iżjed każ kurjuż li qatt iltqajt miegħu kien il-każ irappurtat taċ waħda mara li kellha orgażmu kull darba li taħsel sniena .

(src)="16"> ( خنده حاضرین ) یه چیزی در قسمت پیچیده حسگر-موتوری مغزش ، باعث میشد حرکت مسواک زدن ، ارگاسم رو بوجود بیاره . یه چیزی در قسمت پیچیده حسگر-موتوری مغزش ، باعث میشد حرکت مسواک زدن ، ارگاسم رو بوجود بیاره . یه چیزی در قسمت پیچیده حسگر-موتوری مغزش ، باعث میشد حرکت مسواک زدن ، ارگاسم رو بوجود بیاره .
(trg)="16"> ( Iżjed daħq ) Din kellha x 'taqsam , mal-movimenti li tagħmel waqt il-ħasil ta ' snien li kien qed iġegħla torgażma

(src)="17"> و اون خانم رفت پیش یک نورولوژیست که خیلی محسور این قضیه شده بود .
(trg)="17"> Imsomma , dil-mara marret għand in-neuroloġista li ħa nteress kbir f 'dan il-każ .

(src)="18"> و آقای دکتر خمیردندون رو بررسی کرد که چیزی داخلش نباشه . ولی نه ، با هر مارکی از خمیردندون پیش میومد .
(trg)="18.1"> Għal l-ewwel iċċekja jekk kienx mit- " toothpaste " .
(trg)="18.2"> Imma le , tkun liema tkun id-ditta , ma tagħmilx differenza .

(src)="19"> اونها لثه‌های اون خانم رو با خلال دندون تحریک کردن ، که ببینن تحریک اونا باعث ارگاسم میشه یا نه . اونها لثه‌های اون خانم رو با خلال دندون تحریک کردن ، که ببینن تحریک اونا باعث ارگاسم میشه یا نه .
(trg)="19"> Stimulawla il-ħanek b 'toothpick , biex jaraw jekk jirnexxilhomx .

(src)="20"> نه . کل پروسه مسواک زدن بود ، جنبش .
(trg)="20.1"> Le , xejn .
(trg)="20.2"> Kien il-proċess kollu li kien qed jagħti dar-riżultat .

(src)="21"> و چیز جالب برای من اینه که حالا ممکنه شما فکر کنید این خانم وضعیت تمیزی و سالمی دندونا و دهنش عالیه . حالا ممکنه شما فکر کنید این خانم وضعیت تمیزی و سالمی دندونا و دهنش عالیه .
(trg)="21"> U l-biċċa stramba għalija hi , li ovvjament se timmaġina li dil-mara se jkollha iġene orali eċċelenti .

(src)="22"> ( خنده حاضرین ) ولی متاسفانه - چیزیه که توی مقاله مجله نوشته - « ایشون فکر میکنه که تحت تسخیر جن‌ها قرار گرفته و برای سلامتی دهان و دندانش به شوینده‌ها روی آورده . » « ایشون فکر میکنه که تحت تسخیر جن‌ها قرار گرفته و برای سلامتی دهان و دندانش به شوینده‌ها روی آورده . »
(trg)="22"> ( Daħq ) Sfortunatament , skond il-ġurnal , " Kienet temmen li kienet iposseduta mix-xjaten u bdiet tuża mouthwash għal iġene orali "

(src)="23"> خیلی غمناکه .
(trg)="23"> Miskina .

(src)="24"> ( خنده حاضرین ) من وقتی داشتم روی کتابم کار میکردم ، با خانمی مصاحبه کردم که میتونست با فکر کردن به ارگاسم برسه .
(trg)="24"> ( Daħq ) Meta kont qeda naħdem fuq il-ktieb , kelli intervista ma mara , li bil-ħsieb biss , kien ikollha orgażmu .

(src)="25"> ایشون بخشی از تحقیقاتی بود که در دانشگاه روتگرس انجام میشد .
(trg)="25"> Dil-mara kienet parti mill-istudju ta l-Universita taċ Rutgers .

(src)="26"> حتما از این خیلی خوشتون میاد .روتگرس
(trg)="26"> Ma tistax ma toġgħbokx .

(src)="27"> من با این خانم در یک رستوران در اوکلند مصاحبه کردم ، من با این خانم در یک رستوران در اوکلند مصاحبه کردم ،
(trg)="27.1"> Rutgers .
(trg)="27.2"> Mela kelli l-intervista magħha f 'Oakland f 'ristorant li jservi sushi ( ikel ġappuniż ) .

(src)="28"> و گفتم ، « خب ، میتونی همینجا اینکارو بکنی ؟ »
(trg)="28"> Staqsejta " Allura , jista jkollok orgażmu issa , hawnhekk ? "

(src)="29"> و جواب داد ، « بله ولی ترجیح میدم اولی غذامو تموم کنم اگه اشکالی نداره . » ( خنده حاضرین )
(trg)="29"> U rrispondiet " Iva , imma jekk ma jimpurtax nippreferi nkompli niekol " ( Daħq )

(src)="30"> ولی بعدش لطف کرد و روی یک صندلی بیرون رستوران اینکار رو کرد . ولی بعدش لطف کرد و روی یک صندلی بیرون رستوران اینکار رو کرد .
(trg)="30"> Wara l-ikla għamlitli dimostrazzjoni fuq bank barra .

(src)="31"> خیلی جالب توجه بود . تقریبا یک دقیقه طول کشید .
(trg)="31"> Kienet xi ħaga rimarkabbli. ħadet xi minuta biss .

(src)="32"> و من بهش گفتم ، « اینکار رو همیشه میکنی ؟ »
(trg)="32"> U staqsejta , " Allura tagħmel hekk il-ħin kollu ? "

(src)="33"> ( خنده حاضرین ) و اون جواب داد ، « نه . راستش رو بخوای وقتی میرسم خونه معمولا " خیلی خسته‌ام . »
(trg)="33.1"> ( Daħq ) Qaltli " Le .
(trg)="33.2"> Onestament meta nasal id-dar , nkun għajjiena ħafna issoltu "

(src)="34"> ( خنده حاضرین ) بهم گفت آخرین باری که اینکارو کرده روی ماشین برقی دیزنی لند بوده . بهم گفت آخرین باری که اینکارو کرده روی ماشین برقی دیزنی لند بوده .
(trg)="34"> ( Daħq ) Qaltli li l-aħħar darba li għamlita kienet fuq tram f 'Disneyland .

(src)="35"> ( خنده حاضرین ) مرکز فرماندهی ارگاسم ، در امتداد اعصاب نخاعی ، چیزیه که بهش ریشه عصبی ساکرال میگن . که این پشته .
(trg)="35.1"> ( Daħq ) Is-sors ewlieni ta ' l-orgażmu , qiegħda man-nervituri tad-dahar f 'xi ħaġa msejħa is- " sacral nerve root " .
(trg)="35.2"> Li qeda hawn wara .

(src)="36"> اگر با یه الکترود دقیقا همون قسمت رو تحریک کنید ، باعث بوجود اومدن ارگاسم میشه . اگر با یه الکترود دقیقا همون قسمت رو تحریک کنید ، باعث بوجود اومدن ارگاسم میشه .
(trg)="36"> U jekk tistimula , b 'electrode ( xokk żgħir ) il-punt eżatt , se jkollok orgażmu .

(src)="37"> و این حقیقت داره که میشه عکس‌العمل‌های غیر ارادی نخاعی رو در مرده‌ها بوجود آورد . و این حقیقت داره که میشه عکس‌العمل‌های غیر ارادی نخاعی رو در مرده‌ها بوجود آورد . البته مرده خاصی ، جسدی که قلبش هنوز میزنه .
(trg)="37.1"> Filfatt jista jkollok rispons ta ' l-ispina f 'nies mejta .
(trg)="37.2"> Ċertu tip ta ' mejtin imma , kadavri bil-qalb għada tħabbat .

(src)="38"> مثل کسی که مرگ مغزی شده ، که از نظر قانونی مرده به حساب میاد . ولی بوسیله دستگاه تنفس مصنوعی زنده نگه داشته شده ، که اعضای داخلی بدنش بتونن اکسیژن دریافت کنن و زنده بمونن که بشه اونها رو به دیگران پیوند زد . که اعضای داخلی بدنش بتونن اکسیژن دریافت کنن و زنده بمونن که بشه اونها رو به دیگران پیوند زد .
(trg)="38"> Dan ikun xi ħadd li għandu moħħu mejjet , stat veġetali , legalment mejjet , ikkonfermat mit-tobba , imma miżmum ħaj fuq il-magni respiratorji , ħalli l-organi tagħhom jiġu ossiġenati sew biex ikunu jistgħu jintużaw għal trapjant .

(src)="39"> حالا روی یکی از همین مرده های مغزی ، اگر محل و نقطه درستی تحریک بشه هر از چندگاه میشه چیزی رو مشاهده کرد .
(trg)="39"> Mela f 'dawn il-mejtin jekk tolqot il-post eżatt tara rispons kultant .

(src)="40"> یک عکس‌العملی به اسم لازاروس وجود داره .
(trg)="40"> Dan ir-rispons jgħidulu ir-rispons ta ' Lażżru .

(src)="41"> و اون -- سعی میکنم به بهترین نحو بهتون نشونش بدم .
(trg)="41"> U issa ha nipprova nurikhom mill-aħjar li nista , billi miniex mejta .

(src)="42"> مثل این میمونه . شما نقطه مشخص رو تحریک میکنید .
(trg)="42"> Tagħmel hekk , tmiss il-punt eżatt .

(src)="43"> و طرف که مرگ مغزیه ، ... اینطوری میشه .
(trg)="43"> U l-mejjet jew mejta tagħmel ... hekk .

(src)="44"> برای کسانی که توی لابراتوار‌های پاتولوژی کار میکنن خیلی ناراحت کننده‌است .
(trg)="44"> Ma tantx tiġi apprezzata min minn jaħdem laboratorju patoloġiku .

(src)="45"> ( خنده حاضرین ) حالا اگه میشه عکس‌العمل لازاروس رو توی یه آدم مرده تحریک کرد و بوجود آورد ، چرا ارگاسم رو بوجود نیاریم ؟
(trg)="45"> ( Daħq ) Issa jekk tista tagħmel ir-rifless ta Lażżru f 'persuna mejta , għala mhux ir-rifless orgażmatiku ?

(src)="46"> من این سوال رو از یک متخصص مرگ مغزی پرسیدم ، خانم استفانی مان ، که به اندازه کافی ابله بود که جواب ایمیل من رو بده .
(trg)="46"> Staqsejt dil-mistoqsija lill-esperta fuq stat veġetali , Stephanie Mann , li kienet ċuċ biżżejjed li irrisponditli l-emails .

(src)="47"> ( خنده حاضرین ) گفتم ، « خب ، این امکان داره که بشه محرک ارگاسم در یک آدم مرده شد ؟ » گفتم ، « خب ، این امکان داره که بشه محرک ارگاسم در یک آدم مرده شد ؟ »
(trg)="47"> ( Daħq ) Qedtila , " Allura , hemm ċans sew li jista ' jkun hemm orgażmu f 'persuna mejta ? '

(src)="48"> و ایشون جواب داد ، « بله ، اگر اکسیژن به اعصاب ساکرال برسه . امکان پذیره . » و ایشون جواب داد ، « بله ، اگر اکسیژن به اعصاب ساکرال برسه .
(trg)="48.1"> Qaltli " Jekk is-Sacral nerve jkun ossiġinat iva .
(trg)="48.2"> Hemm ċans kbir li tista "

(src)="49"> امکان پذیره . » معلومه که اونقدرا هم نمیتونه برای طرف لذت بخش باشه .
(trg)="49"> Ovvjament ma tantx se tkun ta gost għal persuna .

(src)="50"> ولی با این حال ارگاسم بوجود میاد -- ( خنده حاضرین ) با این حال .
(trg)="50"> Imma se tkun orgażmu -- ( Daħq ) xorta .

(src)="51"> من در واقع این رو ‌پیشنهاد دادم -- یک محقق در دانشگاه آلاباما هست که راجع به ارگاسم تحقیق میکنه . من در واقع این رو ‌پیشنهاد دادم -- یک محقق در دانشگاه آلاباما هست که راجع به ارگاسم تحقیق میکنه .
(trg)="51"> Jien isuġġerejta lil -- riċerkatur fl-Universita t 'Alabama li jagħmel riċerka fuq l-orgażmi .

(src)="52"> بهش گفتم ، « باید این آزمایش رو بکنی . میدونی ؟ چون توی دانشگاه کار میکنی میتونی یه جسد جور کنی . »
(trg)="52"> Qedtila , " Missek tesperimenta .

(src)="53"> بهش گفتم ، « باید این آزمایش رو بکنی . میدونی ؟ چون توی دانشگاه کار میکنی میتونی یه جسد جور کنی .
(trg)="53"> Taf int , għandek dawk il-kadavri kollha , ħabba xogħlok fl-universita "

(src)="54"> بهش گفتم ، « در واقع باید اینکار رو بکنی . »
(trg)="54"> Qedtila " Bis-serjeta qed ngħidlek "

(src)="55"> اون گفت ، « تو برای من تایید گروه بررسی کننده مسایل انسانی رو برای این آزمایش واسه من بگیر . »
(trg)="55"> Qaltli " Il-Permess mingħand il-bord ta esperimentazzjoni fuq il-bniedem f 'idek . "

(src)="56"> ( خنده حاضرین ) براساس راهنمایی‌های یک متخصص ازدواج در سال ۱۹۳۰ ، به اسم تئودور وان ده ولده ، براساس راهنمایی‌های یک متخصص ازدواج در سال ۱۹۳۰ ، به اسم تئودور وان ده ولده ، حدودا تا یکساعت بعد از انجام عمل آمیزش جنسی میشه بوی اسپرم رو از بازدم یک زن تشخیص داد . حدودا تا یکساعت بعد از انجام عمل آمیزش جنسی میشه بوی اسپرم رو از بازدم یک زن تشخیص داد .
(trg)="56"> ( Daħq ) Skond l-awtur ta manwal fuq iż-żwieġ , li nħareg fl-1930 Theodoor Van de Velde , riħa ħafifa ta sperma tista tiġi innutata ma n-nifs ta ' mara sa wara siegha li jkollha x 'taqsam sesswalment .

(src)="57"> تئودور وان ده ولده یه تشخیص دهنده واقعی اسپرم بوده .
(trg)="57"> Theodore Van de Velde kien espert ta l-isperma .

(src)="58"> ( خنده حاضرین ) یکی داره یه کتاب به اسم « ازدواج ایده‌آل » می‌نویسه ، میدونید .
(trg)="58"> ( Daħq ) Dan hu l-persuna li kiteb " Ideal Marriage - Iż-Żwieg Idejali " għal ġieħna .

(src)="59"> آدم عجیبیه .
(trg)="59"> Raġel eterosesswali kemm tista .

(src)="60"> ولی توی کتابش ، « ازدواج ایده‌آل » نوشته ، گفته که میتونه فرق بین اسپرم یه مرد جوان ، که گفته اسپرم تر و تازه‌ای و خوشبو‌یی داره ، رو با اسپرم یه فرد بالغ ، که اسپرمش بوی مشخصی میده رو بفهمه . رو با اسپرم یه فرد بالغ ، که اسپرمش بوی مشخصی میده رو بفهمه . « مثل شاه بلوط اسپانیایی که بعضی وقت‌ها بوی کاملا تر و تازه و خوشبو ، و بعضی وقت‌ها بوی شدیدا تندی میده . »
(trg)="60"> Imma fil-ktieb tiegħu " Ideal Marriage - Iż-Żwieg Idejali " kiteb li seta jagħraf id-differenza bejn l-isperma ta raġel żagħżugħ li skond hu , għandha riħa friska , eżilaranti u l-isperma ta raġel matur li l-sperma tieghu kellha riħa ta , u hawn nikkwota " Rimarkabbli , bħal fjuri tal-Ġellewza Spanjola .

(src)="61"> « مثل شاه بلوط اسپانیایی که بعضی وقت‌ها بوی کاملا تر و تازه و خوشبو ، و بعضی وقت‌ها بوی شدیدا تندی میده . » « مثل شاه بلوط اسپانیایی که بعضی وقت‌ها بوی کاملا تر و تازه و خوشبو ، و بعضی وقت‌ها بوی شدیدا تندی میده . »
(trg)="61"> Kultant qisa fjura għada tiftaħ u kultant ukoll qawwija wisq "

(src)="62"> ( خنده حاضرین ) خیلی خب . سال ۱۹۹۹ ، در اسرائیل ، یه مرد شروع کرد به سکسکه کردن . خیلی خب .
(trg)="62"> ( Daħq ) Mela , fl-1999 , fl-Izrael raġel qabdu is-sulluzzu .

(src)="63"> سال ۱۹۹۹ ، در اسراییل ، یه مرد شروع کرد به سکسکه کردن . یکی از اون مورد سکسکه‌هایی که ادامه دار شد و تموم نشد .
(trg)="63"> U kien wieħed minn dawk il-każijiet li jibqa sejjer u sejjer .

(src)="64"> هرچی دوستاش برای قطع کردنش بهش پیشنهاد دادن انجام داد .
(trg)="64"> Ipprova kull ma ssuġerewlu sħabu .

(src)="65"> هیچکدومش کمکش نکرد .
(trg)="65"> Xejn ma ħadem .

(src)="66"> روزها همینطور گذشت . یه روز اون آقا درحالیکه داشت سکسکه میکرد با زنش همخوابی کرد .
(trg)="66"> Għaddew il-jiem .

(src)="67"> روزها همینطور گذشت . یه روز اون آقا درحالیکه داشت سکسکه میکرد با زنش همخوابی کرد .
(trg)="67"> F 'ċertu mument , dar-raġel bis-sulluzzu għaddej , kellu x 'jaqsam ma martu .

(src)="68"> با خبر شوید ، که سکسکه از بین رفت .
(trg)="68"> U ċum bum , is-sulluzzu telaq .

(src)="69"> برای دکترش قضیه رو تعریف کرد ، و دکترش یه گزارش از این موضوع در ژورنال دارویی کانادا تحت عنوان « همخوابی به عنوان یک درمان بالقوه برای سکسکه‌های غیرقابل کنترل » چاپ کرد . در ژورنال دارویی کانادا تحت عنوان « همخوابی به عنوان یک درمان بالقوه برای سکسکه‌های غیرقابل کنترل » چاپ کرد . در ژورنال دارویی کانادا تحت عنوان « همخوابی به عنوان یک درمان بالقوه برای سکسکه‌های غیرقابل کنترل » چاپ کرد .
(trg)="69"> Qal lit-tabib tieghu , li ppublika rapport tal-kaz f 'ġurnal mediku Kanadiz , taht it-titlu , " Is-Sess bħala Kura Possibli ta Sulluzzu Kontinwu "

(src)="70"> من عاشق این مقاله‌ام ، چون یه جاییش خودارضایی رو برای درمان سکسکه‌های ناپیوسته پیشنهاد میکنه . من عاشق این مقاله‌ام ، چون یه جاییش خودارضایی رو برای درمان سکسکه‌های ناپیوسته پیشنهاد میکنه .
(trg)="70"> Joġgħobni mmens dan l-artiklu għax f 'ċertu punt jissuġerixxu li dawk li jaqbadhom is-sulluzzu u jkunu single , jippruvaw il-masturbazzjoni .

(src)="71"> ( خنده حاضرین ) عاشقشم چون از نظر آماری سکسکه‌های ناپیوسته خیلی زیادی داریم .
(trg)="71"> ( Daħq ) Toġgħobni dik għax daħħlu parti demografika ġdida .

(src)="72"> ( خنده حاضرین ) متاهل ، مجرد ، سکسکه ناپیوسته کننده .
(trg)="72.1"> Nies single bis-sulluzzu .
(trg)="72.2"> ( Daħq ) Miżżewgin .
(trg)="72.3"> Single .
(trg)="72.4"> Single 's bis-sulluzzu

(src)="73"> در اوایل صده ۱۹۰۰ ، خیلی از متخصصین زنان اعتقاد داشتند که وقتی یه خانم به ارگاسم میرسه خیلی از متخصصین زنان اعتقاد داشتند که وقتی یه خانم به ارگاسم میرسه انقباض‌ها باعث میشه که اسپرم از دهانه رحم به بالا کشیده بشه و یه جورایی به اون رو خیلی سریع به تخمک برسه . انقباض‌ها باعث میشه که اسپرم از دهانه رحم به بالا کشیده بشه و یه جورایی به اون رو خیلی سریع به تخمک برسه . که احتمال لقاح بالاتر بره .
(trg)="73.1"> Fil-bidu ta ' l-1900 ġinekoloġisti , ħafna minnhom kienu jemmnu li meta mara jkollha orgażmu , il-kontrazzjonijiet iservu biex jiġbdu l-isperma lejn iċ-ċerviċi ( cervix ) u b 'hekk l-isperma tasal iżjed malajr ħdejn il-bajda .
(trg)="73.2"> B 'hekk jiżdied iċ-ċans ta ' konċepiment .

(src)="74"> این « مکش به سمت بالا » نامگذاری شده بود .
(trg)="74"> Kienet imsejħa it-tejorija " Upsuck "

(src)="75"> ( خنده حاضرین ) اگر به زمان بقراط برگردیم ، پزشک‌ها معتقد بودند که ارگاسم در زن‌ها فقط نقش کمکی به فرایند لقاح نداره ، بلکه لازمه . پزشک‌ها معتقد بودند که ارگاسم در زن‌ها فقط نقش کمکی به فرایند لقاح نداره ، بلکه لازمه .
(trg)="75"> ( Daħq ) Jekk tmorru lura sa żmien Hippocrates , it-tobba kienu jemmnu li l-orgażmu f 'mara ma kienux biss tajbin għal konċepiment , imma neċessarji .

(src)="76"> دکترها در اون زمان‌ها به مردها ، اهمیت لذت بخشیدن به همسرانشون رو گوشزد میکردند . دکترها در اون زمان‌ها به مردها ، اهمیت لذت بخشیدن به همسرانشون رو گوشزد میکردند .
(trg)="76"> It-tobba ta dak iz-żmien kienu jgħidu lil irġiel l-importanza li jagħtu pjaċir il-marthom .

(src)="77"> نویسنده کتاب راهنمای ازدواج و بوکردن اسپرم ، تئودور وان ده ولده -- نویسنده کتاب راهنمای ازدواج و بو کشنده اسپرم ، تئودور وان ده ولده -- ( خنده حاضرین ) در کتابش جمله‌ای داره .
(trg)="77"> Il-kittieb tal-Marriage Manual , u espert tar-riħa ta ' l-isperma Theodore Van de Velde -- ( Daħq ) għandu frażi fil-ktieb tiegħu .

(src)="78"> من عاشق این مردم .
(trg)="78"> Għoġobni dar-raġel , sibt ħafna xi ngħid fuqu , is-sur Theodore Van de Velde .

(src)="80"> یه جمله‌ای توی کتابش داره ، که ظاهرا از هابسبرگ مونارشی ( امپراطوری اروپایی قرن هجدهمی ) ریشه گرفته . زمانی زنی به اسم ماریا ترزا فرمانروا بوده ، و مشکلاتی در زمینه باروری داشته . زمانی زنی به اسم ماریا ترزا فرمانروا بوده ، و مشکلاتی در زمینه باروری داشته .
(trg)="79"> Mela kellu sentenza fil-ktieb tiegħu , li suppost ġejja mill-Monarkija ta ' Habsburg . ( l-Awtrijaċi ) Dawn kellhom Imperatriċi Maria Tereża , li kellha problema tikonċepixi .

(src)="81"> و ظاهرا یک پزشک سلطنتی بهش گفته ، « من معتقدم آلت تناسلی مقدس شما قبل از آمیزش جنسی تحریک شود . » « من معتقدم آلت تناسلی مقدس شما قبل از آمیزش جنسی تحریک شود . » « من معتقدم آلت تناسلی مقدس شما قبل از آمیزش جنسی تحریک شود . »
(trg)="80"> U apparentament it-tabib tal-familja rjali qallha , " Jien ta ' l-opinjoni li il-vulva , ta ' l-Onorevoli Majesta ' tiġi eċċitata qabel maj jkollha x 'taqsam "

(src)="82"> ( خنده حاضرین ) ظاهرا ، نمیدونم ، این گفته یه جاهایی ثبت شده .
(trg)="81"> ( Daħq ) Apparentament , manafx fejn , hemm miktub li

(src)="83"> مسترز اند جانسون : حالا اومدیم جلوتر به سالهای ۱۹۵۰ .
(trg)="82"> Masters u Johnson : issa mxejna lejn il-ħamsinijiet ( 1950 's ) .

(src)="84"> مسترز اند جانسون کسانی بودند که به نظریه « مکش به سمت بالا » شک داشتند . که همچنین جالبه آدم بگه .
(trg)="83.1"> kienu xettiċi tat-tejorija upsuck .
(trg)="83.2"> U anka biex tgħida iġġiblek tbissima .

(src)="85"> اونا قبولش نداشتن .
(trg)="84"> Ma niżżluwiex .

(src)="86"> و تصمیم گرفتن که ته قضیه رو در بیارن . و تصمیم گرفتن که ته قضیه رو در بیارن .
(trg)="85"> U ddeċidew , billi huma Masters u Johnson , li jinvestigawa .

(src)="87"> اونها چند زن رو داخل آزمایشگاه‌شون آوردن . فکر کنم پنج زن . و داخل جلوی دهانه رحم اونها ظرفی که داخلش اسپرم مصنوعی بود گذاشتن . و داخل جلوی دهانه رحم اونها ظرفی که داخلش اسپرم مصنوعی بود گذاشتن .
(trg)="86.1"> Ġabu xi nisa ġo laboratorju .
(trg)="86.2"> Naħseb kienu ħamsa .
(trg)="86.3"> U libbsuhom kappep fuq iċ-ċerviċi ( cervix ) li kellhom fihom , sperma artifiċjali .

(src)="88"> و داخل اون اسپرم مصنوعی ماده‌ای بود که در مقابل اشعه رادیویی مقاوم بود ، و داخل اون اسپرم مصنوعی ماده‌ای بود که در مقابل اشعه رادیویی مقاوم بود ، که بشه توسط اشعه-اکس دیدش .
(trg)="87"> U f 'din l-isperma artifiċjali , kien hemm sustanza li fuq X-ray kienet tidher , msejjħa radio-opaque .

(src)="89"> این اتقاق در دهه ۱۹۵۰ میلادی رخ داده .
(trg)="88"> Dan kien fil-bidu tal-ħamsinijiet .

(src)="90"> بهرحال ، این خانم‌ها جلوی دستگاه اشعه-اکس نشستن .
(trg)="89"> Imsomma dawn in-nisa qadu bilqeda quddiem magna tal-X-ray .

(src)="91"> و شروع کردن به خودارضایی .
(trg)="90"> U bdew jimmasturbaw .

(src)="92"> و مسترز اند جانسون مناظره کردن که ببینن اسپرم به سمت بالا مکیده میشه یا نه .
(trg)="91"> U Masters u Johnson qadu attenti biex jaraw jekk l-isperma jigiex miġbud il-fuq .

(src)="93"> و هیچگونه شواهدی برای مکش به سمت بالا پیدا نشد .
(trg)="92"> Ma sabu l-ebda evidenza ta " upsuck " .

(src)="94"> ممکنه تعجب کنید ، « که چجوری میشه اسپرم مصنوعی ساخت ؟ »
(trg)="93"> Nimmaġimakhom taħsbu " Imma kif tagħmel sperma artifiċjali ? "

(src)="95"> ( خنده حاضرین ) براتون جواب دارم . براتون دو تا جواب دارم .
(trg)="94"> ( Daħq ) Għandi tweġiba għalikhom , anzi tnejn .

(src)="96"> میشه از آرد و آب ، یا آرد ذرت و آب استفاده کرد .
(trg)="95"> Tista tuza ' jew dqiq u ilma jew lamtu tal-qamħirrun ( cornstarch ) u ilma

(src)="97"> در واقع این دو تا طرز تهیه رو من از توی ادبیات پیدا کردم .
(trg)="96"> filfatt sibt dawn iġ-ġiex riċetti f 'artikli differenti .

(src)="98"> ( خنده حاضرین ) اونی رو که دوست دارم اونیه که میگه -- میدونید ، مواد لازم رو بصورت لیست نوشتن ، و بعدش توی یه طرز تهیه مثلا میگه ، « دو سری دوازده‌ تایی کیک کوچیک باهاش درست میشه . »
(trg)="97"> ( Daħq ) Il-favorita tiegħi tkun dik li tgħid -- taf int , jkollok il-lista ta ' l-ingredjenti. u mbad ir-riċetta li tgħidlek , per eżempju , " Tagħmel ġiex tużżani pasti "

(src)="99"> اون یکی نوشته ، « به مقدار یکبار انزال اسپرم میسازه . »
(trg)="98"> Din kellha miktub " Tagħmel , eġakulazzjoni waħda . "

(src)="100"> ( خنده حاضرین ) یه راه دیگه هم هست که ارگاسم ممکنه باعث تقویت باروری بشه .
(trg)="99"> ( Daħq ) Hemm mod ieħor kif l-orgażmu jista jżid il-fertilita ' .