# fa/ted2020-1014.xml.gz
# ka/ted2020-1014.xml.gz


(src)="1"> خب ، من می‌خوام امروز درباره کار صحبت کنم ، بویژه درباره اینکه چرا مردم سر کارشون کار نمیکنن ؟ خب ، من می‌خوام امروز درباره کار صحبت کنم ، بویژه درباره اینکه چرا مردم سر کارشون کار نمیکنن ؟ خب ، من می‌خوام امروز درباره کار صحبت کنم ، بویژه درباره اینکه چرا مردم سر کارشون کار نمیکنن ؟ که البته این مشکل همه ما به نوعی هست .
(trg)="1"> მინდა გესაუბროთ სამსახურის შესახებ კონკრეტულად კი , რატომ არ შეუძლიათ ადამიანებს შეასრულონ საქმე სამსახურში , ეს პრობლემა , მგონი , ყველას გვაერთიანებს ...

(src)="2"> ولی‌ بگذارید از ابتدا شروع کنیم .
(trg)="2"> მაგრამ , მოდით , თავიდან დავიწყოთ :

(src)="3"> ما شرکتها یا موسسه های غیر انتفاعی ، یا موسسه های جمع آوری اعانه و چیزایی‌ از این قبیل داریم ما شرکتها یا موسسه های غیر انتفاعی ، یا موسسه های جمع آوری اعانه و چیزایی‌ از این قبیل داریم که هریک کارمندانی یا داوطلبانی دارن که برای اونها کار می‌کنن . که هریک کارمندانی یا داوطلبانی دارن که برای اونها کار می‌کنن .
(trg)="3"> არსებობენ კომპანიები , არასამეწარმეო ორგანიზაციები და საქველმოქმედო ორგანიზაციები და ყველა ამ ორგანიზაციას ჰყავს თანამშრომლები ან მოხალისეები ..

(src)="4"> اونها البته توقع دارن افرادی که براشون کار می‌کنن ، عالی‌ کار کنن -- البته امیدوارم اینطور باشه . اونها البته توقع دارن افرادی که براشون کار می‌کنن ، عالی‌ کار کنن -- البته امیدوارم اینطور باشه . اونها البته توقع دارن افرادی که براشون کار می‌کنن ، عالی‌ کار کنن -- البته امیدوارم اینطور باشه .
(trg)="4"> და ისინი ელიან ამ თანამშრომლებისგან საქმის კეთებას მათთვის .. დიადი საქმის კეთებას -- იმედს ვიტოვებ მაინც , რომ ეს ასეა ..

(src)="5"> حداقل یک کار خوب ، و حد اکثر یک کار عالی‌ . حداقل یک کار خوب ، و حد اکثر یک کار عالی‌ .
(trg)="5"> ჩვეულებრივად , კარგ საქმეს მაინც. იყოს , ძალიან კარგი საქმე .

(src)="6"> و بعد میان برای اینکه این افراد کار انجام بدن یه جایی‌ رو میسازند که اونها گرد هم بیان و اون کار رو انجام بدن . و بعد میان برای اینکه این افراد کار انجام بدن یه جایی‌ رو میسازند که اونها گرد هم بیان و اون کار رو انجام بدن . و بعد میان برای اینکه این افراد کار انجام بدن یه جایی‌ رو میسازند که اونها گرد هم بیان و اون کار رو انجام بدن .
(trg)="6"> და რასაც ორგანიზაციები აკეთებენ , არის , რომ ისინი წყვეტენ რომ ადამიანებს სჭირდებათ ერთ ადგილას თავმოყრა იმისთვის , რომ გააკეთონ საქმე .

(src)="7"> یه شرکت یا یه موسسه غیر انتفاعی ، یا موسسه جمع آوری اعانه و چیزایی‌ از این قبیل به طور خودکار -- به استثنای کسانی‌ که خوش شانساند و باید بروند آفریقا واسه کارشون -- به طور خودکار -- به استثنای کسانی‌ که خوش شانساند و باید بروند آفریقا واسه کارشون -- همه افراد آنها باید بروند به یک اداره که کار ارائه بدهند .
(trg)="7"> ასე რომ იქნება ეს საქველმოქმედო , კომერციული ან სხვა სახის ორგანიზაცია ადამიანები , როგორც წესი , თუ აფრიკაში არ მუშაობთ , და თუ იღბლიანი ხართ , ძირითადად , ყოველ დღე დადიან სამსახურში ( ოფისში ) .

(src)="8"> پس این شرکتها اومدند و ادارات رو ساختند . پس این شرکتها اومدند و ادارات رو ساختند .
(trg)="8"> ასე რომ , კომპანიები აშენებენ ოფისებს

(src)="9"> می‌رن یه ساختمان رو میخرن یا اجاره میکنند و پر از چیز میز میکنند . می‌رن یه ساختمان رو میخرن یا اجاره میکنند و پر از چیز میز میکنند . می‌رن یه ساختمان رو میخرن یا اجاره میکنند و پر از چیز میز میکنند .
(trg)="9"> ისინი მიდიან , ყიდულობენ შენობას , ან ქირაობენ შენობას ან იჯარით იღებენ ფართს , და ავსებენ მათ სხვადასხვა საგნებით

(src)="10"> پرش می‌کنن از میز و صندلی و کامپیوتر و نرم‌افزار و اینترنت پرش می‌کنن از میز و صندلی و کامپیوتر و نرم‌افزار و اینترنت پرش می‌کنن از میز و صندلی و کامپیوتر و نرم‌افزار و اینترنت پرش می‌کنن از میز و صندلی و کامپیوتر و نرم‌افزار و اینترنت یا بعضی‌ مواقع یخچال ، یا چیزایی‌ شبیه این ، با این امید که کارمندهاشون هر روز بیان اونجا و کار عالی‌ ارائه بدن . یا بعضی‌ مواقع یخچال ، یا چیزایی‌ شبیه این ، با این امید که کارمندهاشون هر روز بیان اونجا و کار عالی‌ ارائه بدن . یا بعضی‌ مواقع یخچال ، یا چیزایی‌ شبیه این ، با این امید که کارمندهاشون هر روز بیان اونجا و کار عالی‌ ارائه بدن .
(trg)="10"> მაგიდებით , მერხებით , სკამებით , კომპიუტერული აღჭურვილობით პროგრამებით , ინტერნეტთან წვდომით , შეიძლება მაცივრითაც , და რამდენიმე სხვა ნივთით , და ელიან თანამშრომლებისგან , ან მოხალისეებისგან , რომ მივიდნენ ყოველ დღე ამ ადგილას და მაგრად იმუშავონ .

(src)="11"> مثل اینکه واقعا چنین درخواستی منطقیه .
(trg)="11"> თითქოს ამის თხოვნა აბსოლუტურად მიზანშეწონილია .

(src)="12"> گرچه اگر از مردم یا حتا از خودتان بپرسید واقعا کجا رو ترجیح میدید وقتی‌ میخواید کاری رو از پیش ببرید ؟ گرچه اگر از مردم یا حتا از خودتان بپرسید واقعا کجا رو ترجیح میدید وقتی‌ میخواید کاری رو از پیش ببرید ؟ گرچه اگر از مردم یا حتا از خودتان بپرسید واقعا کجا رو ترجیح میدید وقتی‌ میخواید کاری رو از پیش ببرید ؟ گرچه اگر از مردم یا حتا از خودتان بپرسید واقعا کجا رو ترجیح میدید وقتی‌ میخواید کاری رو از پیش ببرید ؟
(trg)="12"> თუმცა , თუკი ადამიანებს ადამიანებს გულახდილად დაელაპარაკებით და საკუთარ თავში ჩაიხედავთ და შეეკითხებით : სინამდვილეში სად მიგიწევს გული , როდესაც საქმე გაქვს გასაკეთებელი ?

(src)="13"> خواهید دید که اونها نمیپرسند بستگی داره ، چه شغلی‌ باشه . خواهید دید که اونها نمیپرسند بستگی داره ، چه شغلی‌ باشه .
(trg)="13"> აღმოაჩენთ , რომ ადამიანები არ ამბობენ იმას , რასაც ბიზნესმენები მოელიან მათგან .

(src)="14"> اگه از مردم بپرسید : واقعا چه جای رو ترجیح میدید ، وقتی‌ نیاز دارید که کاری رو انجام بدید ؟ اگه از مردم بپرسید : واقعا چه جای رو ترجیح میدید ، وقتی‌ نیاز دارید که کاری رو انجام بدید ؟
(trg)="14"> თუ კითხავთ ადამიანებს : სინამდვილეში სად მიგიწევს გული როდესაც საქმე გაქვს გასაკეთებელი ?

(src)="15"> شما اصولا ۳ نوع جواب مختلف دریافت می‌کنید .
(trg)="15"> როგორც წესი , სამ განსხვავებულ პასუხს მიიღებთ .

(src)="16"> یکی نوعی جا ، یا مکان یا اتاق هست ، دیگری اشیای متحرک ، و سومی‌ زمان است .
(trg)="16"> პირველი : რაიმე ადგილი ან ოთახი

(src)="17"> یکی نوعی جا ، یا مکان یا اتاق هست ، دیگری اشیای متحرک ، و سومی‌ زمان است . یکی نوعی جا ، یا مکان یا اتاق هست ، دیگری اشیای متحرک ، و سومی‌ زمان است .
(trg)="17"> მეორე : მოძრავი ობიექტი და მესამე : არის დრო .

(src)="18"> این هم چند تا مثال .
(trg)="18"> აი , მაგალითები :

(src)="19"> وقتی‌ من از مردم می‌پرسم -- ۱۰ ساله که این کار رو می‌کنم -- ازشون می‌پرسم ، " شما وقتی‌ میخواید کاری رو انجام بدید کجا میروید ؟ " جوابهایی میشنوم مثل تراس خانه ، یا آشپزخانه .
(trg)="19"> როცა ვეკითხები ადამიანს - და მე ვეკითხები ადამიანებს ამ შეკითხვას 10 წლის განმავლობაში ვეკითხები : სად მიგიწევს გული , როდესაც საქმე გაქვს გასაკეთებელი ? მეუბნებიან : აივანზე ან გემბანზე ,

(src)="20"> جوابهایی میشنوم مثل تراس خانه ، یا آشپزخانه .
(trg)="20"> სამზარეულოში .

(src)="21"> چیزهایی میشنوم مثل یه اتاق اضافی در یک خانه ، در زیرزمین ، کافی شاپ یا کتابخانه . چیزهایی میشنوم مثل یه اتاق اضافی در یک خانه ، در زیرزمین ، کافی شاپ یا کتابخانه . چیزهایی میشنوم مثل یه اتاق اضافی در یک خانه ، در زیرزمین ، کافی شاپ یا کتابخانه .
(trg)="21"> ან , სახლის რომელიმე დამატებით ოთახში , სარდაფში , ყავახანაში , ბიბლიოთეკაში

(src)="22"> و یا شاید جاهایی مثل قطار ، هواپیما ، ماشین یا در مسافرت . و یا شاید جاهایی مثل قطار ، هواپیما ، ماشین یا در مسافرت .
(trg)="22"> მერე ასევე გაიგებთ ისეთ პასუხებს , როგორიცაა : მატარებელი , თვითმფრინავი , ავტომანქანა , ანუ , გადაადგილების საშუალებები .

(src)="23"> باز در جایی‌ دیگه از مردم میشنوی ، " خب ، زیاد مهم نیست که کجا هستم ، فقط خیلی‌ زود یا خیلی‌ دیر یا آخر هفته نباشه . " " خب ، زیاد مهم نیست که کجا هستم ، فقط خیلی‌ زود یا خیلی‌ دیر یا آخر هفته نباشه . "
(trg)="23"> მერე ასევე გაიგებთ : ნამდვილად არ აქვს მნიშვნელობა სად ვარ , თუ მართლა დილით ადრე მიხდება საქმის კეთება , ან მაგალითად , ძალიან გვიან .. ან მაგ . : შაბათ-კვირას .

(src)="24"> ولی‌ تقریبا هیچ کسی‌ نمیگه که توی اداره میرم .
(trg)="24"> თითქმის არასდროს გეტვიან : ოფისშიო .

(src)="25"> ولی‌ شرکتها میان کلی‌ روی یه مکانی که اسمشو میذارن اداره ، و افراد رو مجبور می‌کنن که به اونجا برن ، ولی‌ شرکتها میان کلی‌ روی یه مکانی که اسمشو میذارن اداره ، و افراد رو مجبور می‌کنن که به اونجا برن ، گرچه افراد کار رو در اداره انجام نمیدن .
(trg)="25"> მაგრამ ბიზნესი ხარჯავს მთელ თანხებს ოფისებში. და ხალხს აიძულებენ იარონ იქ ყოველდღიურად , და ხალხი მაინც არ მუშაობს ამ ადგილას .

(src)="26"> این یعنی‌ چی‌ ؟ چرا این اتفاق میافته ؟
(trg)="26"> რა ხდება ?

(src)="27"> این یعنی‌ چی‌ ؟ چرا این اتفاق میافته ؟ این یعنی‌ چی‌ ؟ چرا این اتفاق میافته ؟
(trg)="27"> რატომ ? რატომ ხდება ასე ?

(src)="28"> و اگه یه کم عمیق تر وارد موضوع بشید می‌بینید که افراد می‌رن سر کار ، و اگه یه کم عمیق تر وارد موضوع بشید می‌بینید که افراد می‌رن سر کار ، و اگه یه کم عمیق تر وارد موضوع بشید می‌بینید که افراد می‌رن سر کار ، و اگه یه کم عمیق تر وارد موضوع بشید می‌بینید که افراد می‌رن سر کار ، و بجای یک " روز " کاری اونها " لحظات " کاری رو پشت سر میذارن . و بجای یک " روز " کاری اونها " لحظات " کاری رو پشت سر میذارن . کار در یک اداره به این صورت پیش میره .
(trg)="28"> რასაც მიხვდებით , არის , რომ თუ უფრო ჩაუღრმავდებით ამ საკითხს , გამოარკვევთ , რომ ხალხი აი რა ხდება -- ხალხი მიდის სამსახურში და ისინი ძირითადად ჰყოფენ თავიანთ სამუშაო დღეს სამუშაო მომენტების ნაწილებად. აი რა ხდება ოფისში .

(src)="29"> در اونجا شما روز کاری ندارید بلکه لحظات کاری دارید . کار در یک اداره به این صورت پیش میره . در اونجا شما روز کاری ندارید بلکه لحظات کاری دارید .
(trg)="29"> შენ აღარ გაქვს სამუშაო დღე. შენ გაქვს სამუშაო მომენტები .

(src)="30"> درب اداره یه جورای مثل ماشین سبزی خورد کنی‌ میمونه ، شما واردش میشید و بلافاصله روز شما به قطعات کوچکتر تقسیم میشه . درب اداره یه جورای مثل ماشین سبزی خرد کنی‌ میمونه ، شما واردش میشید و بلافاصله روز شما به قطعات کوچکتر تقسیم میشه . چون شما ۱۵ دقیقه اینجایید ، ۳۰ دقیقه اونجا ، و بعد یه اتفاق جدید میفته و شما از کارتون جدا میشید و باید کار دیگه‌ای بکنید ، بعد وقت نهار میشه . و بعد یه اتفاق جدید میفته و شما از کارتون جدا میشید و باید کار دیگه‌ای بکنید ، بعد وقت نهار میشه . بعد چیز دیگه‌ای پیش میاد که باید انجام بدید ، اینم میشه ۱۵ دقیقه ، بعد یکی‌ شما رو کنار میکشه و یه سوال میپرسه .
(trg)="30"> თიქოს ოფისის შესასვლელი კარი ბლენდერი იყოს. შედიხარ და შენი დღე იჭრება ნაწილებად , იმიტომ , რომ გაქვს 15 წუთი აქ , 30 წუთი იქ , მერე კიდე , რაღაც ხდება და უცბად , მოწყდები შენს საქმეს , უცბად , რაღაც სხვა უნდა აკეთო , მერე ისევ 20 წუთი გაქვს , მერე ლანჩი , მერე კიდევ სხვა რამე უნდა გააკეთო ,

(src)="31"> بعد چیز دیگه‌ای پیش میاد که باید انجام بدید ، اینم میشه ۱۵ دقیقه ، بعد یکی‌ شما رو کنار میکشه و یه سوال میپرسه . و قبل از اینکه شما جواب رو بدونید میشه ۵ عصر ، و شما یه نگاهی‌ به کار اون روزتون میندازید و می‌بینید که شما کارهاتون رو تموم نکردین . و شما یه نگاهی‌ به کار اون روزتون میندازید و می‌بینید که شما کارهاتون رو تموم نکردین .
(trg)="31"> მერე ისევ 15 წუთი მუშაობ , და კვლავ : ვიღაც გაწყვეტინებს და გისვამს შეკითხვას. და სანამ შენ მიხვდები , უკვე 5 : 00 საათია. შეხედავ განვლილ დღეს და მიხვდები , რომ დიდი არც არაფერი გაგიკეთებია ,

(src)="32"> ما همه این شرایط رو پشت سر گذاشتیم . شاید دیروز یا پریروز یا یه روز قبل‌تر .
(trg)="32"> ყველანი ვყოფილვართ ამ დღეში .

(src)="33"> ما همه این شرایط رو پشت سر گذاشتیم . شاید دیروز یا پریروز یا یه روز قبل‌تر . ما همه این شرایط رو پشت سر گذاشتیم .
(trg)="33"> ალბათ გუშინაც , ან გუშინწინ , ან უფრო ადრე .

(src)="34"> شاید دیروز یا پریروز یا یه روز قبل‌تر . عصر که میشه یه نگاه به عقب میندازید و با خود میگید امروز هیچ کاری رو از پیش نبرد‌م .
(trg)="34"> უყურებ შენს განვლილ დღეს და , ამბობ : არც არაფერი გამიკეთებია დღეს მნიშვნელოვანი

(src)="35"> من سر کارم بودم . سر میز کارم بودم ، کنار کامپیوتر گرون قیمتم .
(trg)="35"> ვიყავი რა სამსახურში. ვიჯექი მაგიდასთან. გამოვიყენე ძვირადღირებული კომპიუტერი .

(src)="36"> نرم افزار‌هایی‌ که بهم گفته بودند رو استفاده کردم . سر میز کارم بودم ، کنار کامپیوتر گرون قیمتم . نرم افزار‌هایی‌ که بهم گفته بودند رو استفاده کردم .
(trg)="36"> გამოვიყენე პროგრამა , რომელიც მითხრეს , რომ უნდა გამომეყენებინა .

(src)="37"> رفتم سر جلسه‌هایی‌ که بهم گفته شده بود برم . کنفرانس تلفني داشتم . ولی‌ در واقع هیچ کاری رو انجام ندادم .
(trg)="37"> ვიყავი შეხვედრებზე , რომლებზეც მთხოვეს , რომ წავსულიყავი .

(src)="38"> رفتم سر جلسه‌هایی‌ که بهم گفته شده بود برم . کنفرانس تلفني داشتم . ولی‌ در واقع هیچ کاری رو انجام ندادم .
(trg)="38"> ზარებიც გავაკეთე , ყველაფერი გავაკეთე .

(src)="39"> رفتم سر جلسه‌هایی‌ که بهم گفته شده بود برم . کنفرانس تلفني داشتم . ولی‌ در واقع هیچ کاری رو انجام ندادم .
(trg)="39"> მაგრამ რეალურად არც არაფერი გამიკეთებია .

(src)="40"> فقط تکالیفم رو انجام دادم .
(trg)="40"> უბრალოდ , დავალებული საქმიანობები დავასრულე .

(src)="41"> ولی‌ کاری رو به پایان نرسوندم .
(trg)="41"> აზრიანი სამუშაო არ შემისრულებია .

(src)="42"> و باز چیزی که مخصوصا در مورد افراد خلاق و شیوه کارشون می‌بینید -- طراح‌ها ، برنامه نویس‌ها ، نویسندگان ، مهندسان ، متفکران -- طراح‌ها ، برنامه نویس‌ها ، نویسندگان ، مهندسان ، متفکران -- طراح‌ها ، برنامه نویس‌ها ، نویسندگان ، مهندسان ، متفکران -- اینه که اونها همه به زمان طولانی و بی‌ - وقفه نیاز دارند که بتوانند کارشون رو به پایان برسونند . اینه که اونها همه به زمان طولانی و بی‌ - وقفه نیاز دارند که بتوانند کارشون رو به پایان برسونند .
(trg)="42"> სინამდვილეში , განსაკუთრებით შემოქმედებით ხალხს , დიზაინერებს , პროგრამისტებს , მწერლებს , ინჟინრებს , მოაზროვნეებს , და ხალხს , რომელსაც ნამდვილად სჭირდებათ ხანგრძლივი დრო , რომ საქმე დაასრულონ .

(src)="43"> نمیشه از کسی‌ بخوای که در عرض ۱۵ دقیقه یه چیزی رو خلق کنه و به مشکلی‌ به طور واقعی‌ فکر کنه . نمیشه از کسی‌ بخوای که در عرض ۱۵ دقیقه یه چیزی رو خلق کنه و به مشکلی‌ به طور واقعی‌ فکر کنه .
(trg)="43"> ვერ მოსთხოვ ადამიანს , რომ იყოს შემოქმედებითი 15 წუთში და იფიქროს პრობლემაზე .

(src)="44"> شاید یه ایده سریع به ذهن برسه ، ولی‌ برای پرداختن عمقی به موضوع به زمان طولانیتر و بدون مزاحمت نیازه . شاید یه ایده سریع به ذهن برسه ، ولی‌ برای پرداختن عمقی به موضوع به زمان طولانیتر و بدون مزاحمت نیازه . شاید یه ایده سریع به ذهن برسه ، ولی‌ برای پرداختن عمقی به موضوع به زمان طولانیتر و بدون مزاحمت نیازه .
(trg)="44"> შეიძლება გქონდეს უცაბედი იდეა , მაგრამ იმისთვის რომ ჩაუღრმავდე რაიმე პრობლემას და გააანალიზო ის , გჭირდება ხანგრძლივი , შეუწყვეტელი დრო .

(src)="45"> اگرچه یک روز کاری ۸ ساعته ، ولی‌ چند نفر از شما تا حالا ۸ ساعت بی‌ - وقفه در یک روز کار کردید ؟ اگرچه یک روز کاری ۸ ساعته ، ولی‌ چند نفر از شما تا حالا ۸ ساعت بی‌ - وقفه در یک روز کار کردید ؟
(trg)="45"> და იმისდა მიუხედავად , რომ სამუშაო დღე როგორც წესი რვა საათია , რამდენ ადამიანს ჰქონია რვა საათი სამუშაო ადგილას თავიანთთვის ?

(src)="46"> ۷ ساعت چطور ؟ ۶ ؟ ۵ ؟ ۴ ؟
(trg)="46"> და შვიდი საათი ?

(src)="47"> ۷ ساعت چطور ؟ ۶ ؟ ۵ ؟ ۴ ؟
(trg)="47"> ექვსი ? ხუთი ? იქნებ ოთხი ?

(src)="48"> آخرین باری که ۳ ساعت رو در اداره بی‌ - وقفه داشتید كی بوده ؟ دو ساعت ؟ یا شاید یک ساعت .
(trg)="48"> როდის იყო ბოლოს სამი საათი გაატარეთ ოფისში შეწუხების გარეშე , მარტომ ?

(src)="49"> آخرین باری که ۳ ساعت رو در اداره بی‌ - وقفه داشتید كی بوده ؟ دو ساعت ؟ یا شاید یک ساعت .
(trg)="49"> ორი საათი ? ერთი , შეიძლება .

(src)="50"> در واقع افراد بسیار بسیار اندکی‌ زمان بدون وقفه برای کار دارند . در واقع افراد بسیار بسیار اندکی‌ زمان بدون وقفه برای کار دارند .
(trg)="50"> ძალიან , ძალიან ცოტა ადამიან აქვს ნამდვილი ხანგრძლივი დრო შეწუხების გარეშე თავიანთ ოფისში .

(src)="51"> و به این خاطره که بعضی‌ها ترجیح میدن کار رو در خانه انجام بدن . و به این خاطره که بعضی‌ها ترجیح میدن کار رو در خانه انجام بدن ، یا شاید به اداره برن ولی‌ صبح خیلی‌ زود ، یا غروب که کسی‌ مزاحمشون نشه ، یا شاید به اداره برن ولی‌ صبح خیلی‌ زود ، یا غروب که کسی‌ مزاحمشون نشه ، یا وقتی‌ همه رفتن کار رو تازه شروع می‌کنن ، یا آخر هفته میان سر کار ، یا توی هواپیما کارشون رو انجام میدن ، یا در ماشین یا قطار ، چراکه اونجا حواس پرتی ندارن . یا توی هواپیما کارشون رو انجام میدن ، یا در ماشین یا قطار ، چراکه اونجا حواس پرتی ندارن . یا توی هواپیما کارشون رو انجام میدن ، یا در ماشین یا قطار ، چراکه اونجا حواس پرتی ندارن .
(trg)="51"> ამიტომაც არის რომ ადამიანები საქმის გაკეთებას სახლებში ამჯობინებენ. ან შეიძლება წავიდნენ სამსახურში , მაგრამ ან ძალიან ადრე დილით , ან გვიან ღამით , როცა ირგვლივ არავინაა , ან რჩებიან გვიანობამდე , როცა ყველა წასულია , ან შაბათ-კვირას იყენებენ. ან აკეთებენ საქმეს თვითმფრინავში , ავტომანქანაში ან მატარებელში. იმიტომ , რომ ასეთ ადგილებში ყურადღება არ ებნევათ .

(src)="52"> حالا اینها انواع مختلف حواس پرتی بودند ، ولی‌ هنوز بدترینش نبودند ، بدترینش رو من تا یه دقیقه دیگه میگم . حالا اینها انواع مختلف حواس پرتی بودند ، ولی‌ هنوز بدترینش نبودند ، بدترینش رو من تا یه دقیقه دیگه میگم . حالا اینها انواع مختلف حواس پرتی بودند ، ولی‌ هنوز بدترینش نبودند ، بدترینش رو من تا یه دقیقه دیگه میگم .
(trg)="52"> კი , ასეთ ადგილებშიც გაგებნევა ყურადღება ოდნავ , მაგრამ მართლა ცუდი სახის ყურადღების გამფანტველი რამ ასეთ ადგილებში არ შეგხვდება ამაზე ვისაუბრებ სულ ერთ წუთში .

(src)="53"> این نوع مواردی که انسان باید در یه زمان کوتاه کاری رو انجام بده ، این نوع مواردی که انسان باید در یه زمان کوتاه کاری رو انجام بده ، منو یاد یه چیز دیگه که وقتی‌ آدم مزاحمتی داره درنتیجه نمیتونه اونو انجام بده ، میندازه ، یعنی‌ خوابیدن . منو یاد یه چیز دیگه که وقتی‌ آدم مزاحمتی داره درنتیجه نمیتونه اونو انجام بده ، میندازه ، یعنی‌ خوابیدن . منو یاد یه چیز دیگه که وقتی‌ آدم مزاحمتی داره درنتیجه نمیتونه اونو انجام بده ، میندازه ، یعنی‌ خوابیدن .
(trg)="53"> და ასეთი სახის ფენომენი დროის პატარა ნაწილაკების ქონის სახით მახსენებს სხვა რამეს : რაც არ გამოდის როცა თქვენ ხელს გიშლიან , ეს არის ძილი .

(src)="54"> من فکر می‌کنم خواب و کار خیلی‌ به هم مربوطند . و نتنها میتونید وقتی‌ که خوابیدید کار انجام بدید ، بلکه هنگامی که کار انجام میدید هم میتونید بخوابید . و نتنها میتونید وقتی‌ که خوابیدید کار انجام بدید ، بلکه هنگامی که کار انجام میدید هم میتونید بخوابید .
(trg)="54"> ვფიქრობ , ძილი და საქმე მჭიდროდ არის დაკავშირებული ერთმანეთთან. არ ვგულისხმობ , რომ ძილის დროს მუშაობა შეიძლება , ან პირიქით , ძილი საქმის დროს .

(src)="55"> منظور من البته این نیست ، بلکه می‌خوام بگم خواب و کار دو مقوله اند که بر اساس فاز‌های مختلف ترسیم شده اند .
(trg)="55"> ამას ნამდვილად არ ვგულისხმობ .

(src)="56"> منظور من البته این نیست ، بلکه می‌خوام بگم خواب و کار دو مقوله اند که بر اساس فاز‌های مختلف ترسیم شده اند . منظور من البته این نیست ، بلکه می‌خوام بگم خواب و کار دو مقوله اند که بر اساس فاز‌های مختلف ترسیم شده اند . منظور من البته این نیست ، بلکه می‌خوام بگم خواب و کار دو مقوله اند که بر اساس فاز‌های مختلف ترسیم شده اند . منظور من البته این نیست ، بلکه می‌خوام بگم خواب و کار دو مقوله اند که بر اساس فاز‌های مختلف ترسیم شده اند .
(trg)="56"> მე ვსაუბრობ კონკრეტულად ფაქტზე , რომ ძილი და საქმე ფაზებზე დაფუძნებული აქტივობებია ან ეტაპებზე დაფუძნებული .

(src)="57"> وقتی‌ از خواب حرف میزنی‌ ، درباره فاز‌های خواب حرف می‌زنیم -- بعضی به فاز‌های مختلف میگن چیزای مختلف .
(trg)="57"> ( ეტაპობრივი ) ძილი გულისხმობს ძილის ეტაპებს ,

(src)="58"> وقتی‌ از خواب حرف میزنی‌ ، درباره فاز‌های خواب حرف می‌زنیم -- بعضی به فاز‌های مختلف میگن چیزای مختلف . ۵ تا فاز مختلف برای خواب وجود داره و برای اینکه به خواب عمیق بریم باید به اون فاز اولی‌ برسیم . و برای اینکه به خواب عمیق بریم باید به اون فاز اولی‌ برسیم .
(trg)="58"> სხვადასხვა ადამიანი სხვადასხვაგვარად მოიხსენებს მათ , გამოვყოფ ხუთ მათგანს : იმისთვის რომ გქონდეთ ნამდვილად ღრმა , აზრიანი აქტივობები უნდა გქონდეთ ადრეულად .

(src)="59"> و اگه خواب شما در اون حالت به هم بخوره ، مثلا کسی‌ توی رختخواب شما رو از خواب بپرونه ، و اگه خواب شما در اون حالت به هم بخوره ، مثلا کسی‌ توی رختخواب شما رو از خواب بپرونه ، یا هر صدای دیگه‌ای ، در صورتی که از اون فاز بیرون بیایید و بیدار شید ، یا هر صدای دیگه‌ای ، در صورتی که از اون فاز بیرون بیایید و بیدار شید ،
(trg)="59"> და თუ ხელს გიშლიან ამაში , ადრეული ფაზიდანვე , ან საწოლში შეგაწუხებენ , ან ხმა შეგაწუხებთ , ან რაიმე თუ მოხდება , რაც ძილში ხელს შეგიშლით , უბრალოდ ვერ გააგრძელებთ ძილს იქიდან , სადაც დატოვეთ ,

(src)="60"> نمیتونید بعدش دوباره از همون فاز ادامه خواب بدید ، بلکه باید از اول شروع کنید . نمیتونید بعدش دوباره از همون فاز ادامه خواب بدید ، بلکه باید از اول شروع کنید .
(trg)="60"> თუ ძილი შეგაწყვეტინეს და გაგაღვიძეს , თავიდან უნდა დაიწყოთ .

(src)="61"> نمیتونید بعدش دوباره از همون فاز ادامه خواب بدید ، بلکه باید از اول شروع کنید .
(trg)="61"> ასე რომ , უნდა გადახვიდეთ რამდენიმე ფაზით უკან და თავიდან დაიწყოთ .

(src)="62"> و شاید روز‌های زیادی شبیه این رو داشته باشید ، که ساعت ۸ یا ۷ صبح از خواب بیدار میشید ، و شاید روز‌های زیادی شبیه این رو داشته باشید ، که ساعت ۸ یا ۷ صبح از خواب بیدار میشید ، و میگید دیشب واقعا خوب نخوابیدم . و میگید دیشب واقعا خوب نخوابیدم .
(trg)="62"> და რაც ხდება - ზოგჯერ შეიძლება ასეთი დღები გქონდეთ , როცა გაიღვიძებ რვა საათზე დილით , ან შვიდზე როცა იღვიძებთ , და დგებით , ფიქრობთ , აუ , კარგად არ მეძინა .

(src)="63"> گرچه من کارای خوابم رو قبلش انجام دادم ، رفتم به رخت خواب ، دراز کشیدم ، ولی‌ خواب خوبی نکردم . گرچه من کارای خوابم رو قبلش انجام دادم ، رفتم به رخت خواب ، دراز کشیدم ، ولی‌ خواب خوبی نکردم .
(trg)="63"> უბრალოდ ძილი იყო რა , წავედი საწოლში , ვიწექი , მაგრამ რეალურად არ მეძინა

(src)="64"> عموماً گفته می‌شه " به خواب میری " درصورتی که آدم به خواب نمیره ، بلکه به سمت خواب میره . عموماً گفته می‌شه " به خواب میری " درصورتی که آدم به خواب نمیره ، بلکه به سمت خواب میره .
(trg)="64"> ამბობენ , რომ იძინებ , მაგრამ კი არ იძინებ , მიდიხარ ძილისკენ

(src)="65"> خوابیدن زمان میبره ، باید از تمام مراحل و فاز‌های آن رد بشید . و اگه مزاحمتی ایجاد بشه ، شما خوب نمیخوابید .
(trg)="65"> უბრალოდ , რაღაც დრო სჭირდება , რომ ეს ძილის ფაზები გაიარო თუ შეგაწყვეტინებენ კიდევ , კარგად არ გძინავს .

(src)="66"> خب ما چه توقع داریم -- آیا کسی‌ اینجا هست که فکر کنه با وجود مزاحمت میشه خوب خوابید ؟ خب ما چه توقع داریم -- آیا کسی‌ اینجا هست که فکر کنه با وجود مزاحمت میشه خوب خوابید ؟
(trg)="66"> ასე რომ , ვფიქრობთ რომ კარგად გვძინავს , როცა მთელი ღამის განმავლობაში ხელს გვიშლიან ?

(src)="67"> فکر نمیکنم کسی‌ اینجا بگه بله .
(trg)="67"> არა მგონია ვინმემ მიპასუხოს დადებითად ( კი )

(src)="68"> چرا ما توقع داریم که افراد خوب کار کنن ، وقتی‌ که تمام روز در اداره تمرکزشون به هم میخوره ؟ چرا ما توقع داریم که افراد خوب کار کنن ، وقتی‌ که تمام روز در اداره تمرکزشون به هم میخوره ؟ چطور ما توقع داریم که افراد خوب کار کنن ، وقتی‌ که می‌رن به اداره که برای اینکه مدام توسط دیگران تمرکزشون رو از دست بدن ؟
(trg)="68"> და რატომ ველოდებით მაშინ , რომ ადამიანი იმუშავებს კარგად , თუ მთელი დღის განმავლობაში ხელს უშლიან და აწყვეტინებენ ? როგორ შეგვიძლია მოვთხოვოთ ადამიანებს საქმის კეთება ,

(src)="69"> چطور ما توقع داریم که افراد خوب کار کنن ، وقتی‌ که می‌رن به اداره که برای اینکه مدام توسط دیگران تمرکزشون رو از دست بدن ؟
(trg)="69"> თუ მიდიან ოფისში , რომ ხელი შეუშალონ

(src)="70"> خب البته این زیاد واسه من معنی‌ نداره .
(trg)="70"> აშკარად აზრი არ აქვს ამ ყველაფერს , ჩემთვის .

(src)="71"> این به نظر من زیاد با معنی‌ نمیاد . این مزاحمت‌ها چی‌اند که فقط سر کار اتفاق میفتن ؟ این به نظر من زیاد با معنی‌ نمیاد . این مزاحمت‌ها چی‌اند که فقط سر کار اتفاق میفتن ؟
(trg)="71"> ხოდა რა არის ეს ხელისშემშლელი ფაქტორები რომლებიც ხდება სამუშაო ადგილებზე ? რაც არ ხდება სხვა ადგილებში ?

(src)="72"> جاهای دیگه مزاحمتهای مثل تلویزیون ، یا به پیاده روی رفتن ، یا یه یخچال ، .. داری ، جاهای دیگه مزاحمتهای مثل تلویزیون ، یا به پیاده روی رفتن ، یا یه یخچال ، .. داری ، جاهای دیگه مزاحمتهای مثل تلویزیون ، یا به پیاده روی رفتن ، یا یه یخچال ، .. داری ، جاهای دیگه مزاحمتهای مثل تلویزیون ، یا به پیاده روی رفتن ، یا یه یخچال ، .. داری ، یا در کل هر آنچه که خودت میخوای دور و برت داشته باشی‌ .
(trg)="72"> სხვა ადგილებში კი გაქვს ხელისშემშლელი ფაქტორები ირგვლივ , როგორიც არის , მაგალითად , ტელევიზორი ან , წახვიდოდი სასეირნოდ , ან , მაცივარია ქვემოთ ან გაქვს შენი კუთვნილი სავარძელი , ან რასაც გინდა გააკეთებ სხვას , საქმის გარდა .

(src)="73"> اگه بری پیش رئیست ، اون بهت میگه نمیخواد خانه کارت رو انجام بدی ، بخاطر همین چیزا . اگه بری پیش رئیست ، اون بهت میگه نمیخواد خانه کارت رو انجام بدی ، بخاطر همین چیزا . اگه بری پیش رئیست ، اون بهت میگه نمیخواد خانه کارت رو انجام بدی ، بخاطر همین چیزا .
(trg)="73"> და თუ გაესაუბრებით კონკრეტულ მენეჯერებს , ისინი გეტყვიან , რომ არ უნდათ , რომ მათმა თანამშრომლებმა სახლში იმუშაონ ხელის შემშლელი ფაქტორების გამო .

(src)="74"> همچنین ممکن بگن ، وقتی‌ من کارمندم رو نمیبینم چطور مطمئن شم که داره کار میکنه ؟ همچنین ممکن بگن ، وقتی‌ من کارمندم رو نمیبینم چطور مطمئن شم که داره کار میکنه ؟ همچنین ممکن بگن ، وقتی‌ من کارمندم رو نمیبینم چطور مطمئن شم که داره کار میکنه ؟
(trg)="74"> ისინი ასევე ამბობენ : ზოგჯერ ისინი ასევე იტყვიან , რომ თუ არ შემიძლია დავინახო ადამიანი , როგორ გავიგო ის ნამდვილად მუშაობს თუ არა ?

(src)="75"> که البته مسخره‌است ، ولی‌ این یکی‌ از دلایلی است که مدیران بیان میکنند .
(trg)="75"> რაც სასაცილოა , რა თქმა უნდა , მაგრამ ეს არის ერთ-ერთი მიზეზი , რასაც მენეჯერები იყენებენ გასამართლებლად .

(src)="76"> که البته مسخره‌است ، ولی‌ این یکی‌ از دلایلی است که مدیران بیان میکنند . من میفهمم ، میدونم چطور میشه . ما باید خودمون رو در این باره اصلاح کنیم .
(trg)="76"> მეც ერთ-ერთი ვარ ამ მენეჯერთაგან მე მესმის , ვიცი როგორ ხდება ეს ყველაფერი

(src)="77"> ولی‌ اغلب اونها به مزاحمت اشاره می‌کنن . من میفهمم ، میدونم چطور میشه . ما باید خودمون رو در این باره اصلاح کنیم . ولی‌ اغلب اونها به مزاحمت اشاره می‌کنن .
(trg)="77"> ჩვენ ყველამ უნდა გავაუმჯობესოთ ეს საქმე

(src)="78"> من میفهمم ، میدونم چطور میشه . ما باید خودمون رو در این باره اصلاح کنیم . ولی‌ اغلب اونها به مزاحمت اشاره می‌کنن . " من نمیتونم اجازه بدم کسی‌ در خانه کار کنه ، اونا می‌رن تلویزیون دیدن ، این کار و اون کار کردن . "
(trg)="78"> ხშირად ჩამოგვითვლიან ყურადღების გამბნევ მიზეზებს , მე ვერ მივცემ უფლებას მას , იმუშაოს სახლში .

(src)="79"> " من نمیتونم اجازه بدم کسی‌ در خانه کار کنه ، اونا می‌رن تلویزیون دیدن ، این کار و اون کار کردن . "
(trg)="79"> ისინი უყურებენ ტელევიზორს , სხვა რაღაცეებს გააკეთებენ ,

(src)="80"> بعد کاشف به عمل میاد که اینا واقعا مزاحمت نیستند ، چون آدم اونا رو شخصاً انتخاب میکنه . بعد کاشف به عمل میاد که اینا واقعا مزاحمت نیستند ، چون آدم اونا رو شخصاً انتخاب میکنه .
(trg)="80"> მაგრამ , როგორც ჩანს , ესენი არ არიან რეალურად ყურადღების გამაბნეველი მიზეზები .. იმიტომ რომ ეს მიზეზები ნებაყოფლობითია .

(src)="81"> شما شخصاً انتخاب می‌کنید که کی‌ میخواید مزاحمت تلویزیونی داشته باشید . شما شخصاً انتخاب می‌کنید که کی‌ چیزی رو روشن کنید . شما خودتون تصمیم میگیرید که کی‌ برین پایین ، یا پیاده روی .
(trg)="81"> შენ წყვეტ , როდის გინდა რომ უყურო ტელევიზორს , შენ წყვეტ , როდის გინდა ჩართო და გამორთო. შენ წყვეტ , როდის გინდა ქვევით ჩახვიდე ან სასეირნოდ წახვიდე ..

(src)="82"> در اداره ولی‌ برعکس هر نوع مزاحمتی به صورت ناخواسته است . در اداره ولی‌ برعکس هر نوع مزاحمتی به صورت ناخواسته است . در اداره ولی‌ برعکس هر نوع مزاحمتی به صورت ناخواسته است .
(trg)="82"> ოფისში კი ძირითადი ყურადღების გამფანტველი მიზეზები და ხელისშემშლელი ფაქტორები რომლებიც ნამდვილად უშლის ხელს ხალხის მიერ სამუშაოს შესრულებას არის იძულებითი .

(src)="83"> بیاین حالا یه سری از اونها رو با هم مرور کنیم .
(trg)="83"> ხოდა , მოდით გავიაროთ ახლა ზოგიერთი მათგანი .

(src)="84"> از طرف دیگه مدیر‌ها سعی‌ می‌کنن به شما بگن بزرگترین مزاحمت‌ها سر کار از طرف دیگه مدیر‌ها سعی‌ می‌کنن به شما بگن بزرگترین مزاحمت‌ها سر کار سایت‌های فیسبوک یا تویتر یا یو‌تیوب هستند . سایت‌های فیسبوک یا تویتر یا یو‌تیوب هستند . و بعضیا تا این حد پیش می‌رن که این سایت‌ها رو هم سر کار قفل می‌کنن . و بعضیا تا این حد پیش می‌رن که این سایت‌ها رو هم سر کار قفل می‌کنن .
(trg)="84"> მენეჯერები და უფროსები ხშირად გაფიქრებინებენ , რომ ნამდვილი ხელისშემშლელი სამუშაოს შესრულების დროს არის ან Facebook – ი ან Twitter – ი youtube – ი და სხვა საიტები. და ისინი იქამდე მიდიან , რომ კრძალავენ ამ საიტებს სამსახურში .

(src)="85"> بعضی‌ از شما حتما در یه هم‌چین جاهائی کار می‌کنید .
(trg)="85"> ზოგიერთი თქვენთაგანი შეიძლება მუშაობს კიდეც ისეთ ადგილას , სადაც ზოგიერთი საიტი ჩართული არ არის ..

(src)="86"> میگم که اینجا هم شده چین ؟ به کجا داریم میریم ما ؟
(trg)="86"> ჩინეთში ხომ არ ვართ ? რა ხდება ჩვენს თავს ?

(src)="87"> سر کار نمیتونی وارد وب سایت بشی‌ . و مشکل همینه ، که کارها اونجور که باید پیش نمیره ، سر کار نمیتونی وارد وب سایت بشی‌ .
(trg)="87"> ვებსაიტზე ვერ შედიხარ სამსახურში , და ეს არის პრობლემა , რომლის გამოც ხალხი საქმეს არ აკეთებს ?

(src)="88"> و مشکل همینه ، که کارها اونجور که باید پیش نمیره ، چون سر کار وارد فیسبوک و تویتر میشین ؟ این یه جورایی مسخره است ، این یه جور دامه .
(trg)="88"> იმიტომ რომ Facebook-ით და Twitter-ით არიან გართულნი ? ეს სასაცილოა .

(src)="89"> و البته میشه گفت فیسبوک و تویتر جایگزین مدرنی‌ برای زمان سیگار کشیدن هستن ، و البته میشه گفت فیسبوک و تویتر جایگزین مدرنی‌ برای زمان سیگار کشیدن هستن ،
(trg)="90"> დღეს Facebook – ი და Twitter – ი , ისევე როგორც Youtube – ი არის , მხოლოდ , თანამედროვეობის სიგარეტის მწეველთა შესვენებები .

(src)="90"> قبلان کسی‌ نگران این زمان ۱۵ دقیقه‌ای سیگار کشیدن نبود ، ده سال پیش . قبلان کسی‌ نگران این زمان ۱۵ دقیقه‌ای سیگار کشیدن نبود ، ده سال پیش . پس چرا الان یه دفعه رفتن به سایت فسبوک یا تویتر یا .. اینقدر مهم شده ؟ پس چرا الان یه دفعه رفتن به سایت فسبوک یا تویتر یا .. اینقدر مهم شده ؟
(trg)="91"> არავის აინტერესებდა ადამიანი სამუშაო დროის 15 წუთს სიგარეტის მოწევისთვის თუ გამოიყენებდა ათი წლის წინ , მაშინ რატომაა დღეს ასეთი დაინტერესებული შევა თუ არა ხელქვეითი Facebook – ზე ან რომელიმე სხვა საიტზე , Twitter – ზე ან Youtube – ზე ?

(src)="91"> مشکلات واقعی‌ در شرکت‌ها اینا نیستند . مشکلات اساسی‌ چیز‌هایی‌ هستن که من اسمشونو m & amp ; m میزارم .
(trg)="92"> ეს არ არის რეალური პრობლემები ოფისში .

(src)="92"> مشکلات واقعی‌ در شرکت‌ها اینا نیستند . مشکلات اساسی‌ چیز‌هایی‌ هستن که من اسمشونو m & amp ; m میزارم . مشکلات واقعی‌ در شرکت‌ها اینا نیستند . مشکلات اساسی‌ چیز‌هایی‌ هستن که من اسمشونو m & amp ; m میزارم . یعنی‌ مدیران و ملاقات‌های اداری .
(trg)="93"> ნამდვილი პრობლემები მდგომარეობს იმაში , რასაც მე ვუწოდებ " მ და მ " -ს მენეჯერები და მითინგები .

(src)="93"> این‌ها مشکلات واقعی‌ در دنیای مدرن امروزی هستند .
(trg)="94"> აი ნამდვილი პრობლემები თანამედროვე ოფისებში დღეს .

(src)="94"> و به این خاطر هست که سر کار ، کار انجام نمیشه . به خاطر همین m & amp ; m هست . حالا جالب اینجاست که
(trg)="95"> აი რატომ ვერ სრულდება სამუშაო სამსახურში. იმიტომ რომ მ და მ უშლის ხელს .

(src)="95"> به خاطر همین m & amp ; m هست . حالا جالب اینجاست که اگه توجه کنید ، همه جاهائی که مردم برای کار کردن ترجیح میدن ، مثل خانه ، ماشین ، هواپیما ، یا دیر وقت یا زود هنگام ، اونجا خبری از مدیر‌ها و ملاقات‌های اداری نیست . مثل خانه ، ماشین ، هواپیما ، یا دیر وقت یا زود هنگام ، اونجا خبری از مدیر‌ها و ملاقات‌های اداری نیست . مثل خانه ، ماشین ، هواپیما ، یا دیر وقت یا زود هنگام ، اونجا خبری از مدیر‌ها و ملاقات‌های اداری نیست .
(trg)="96"> აი საინტერესო რა არის : თუ გადახედავთ ყველა იმ ადგილს , სადაც ხალხს ურჩევნია მუშაობა , მაგ . : სახლში , ავტომობილში , თვითმფრინავში , ან გვიან ღამე , ან დილით ადრე , თქვენ ვერ ნახავთ ამ ადგილებში მენეჯერს ან შეხვედრას ;

(src)="96"> مزاحمت‌های دیگه هست ولی‌ مدیر یا جلسه ملاقات اداری نیست .
(trg)="97"> ნახავთ ბევრ სხვა ყურადღების გამაბნეველ ფაქტორს , მაგრამ არა მენეჯერს და მითინგს .

(src)="97"> اینا چیزایی‌ اند که جای دیگه ، جز اداره ، پیداشون نمیکنی . اینا چیزایی‌ اند که جای دیگه ، جز اداره ، پیداشون نمیکنی .
(trg)="98"> მოკლედ , მ და მ-ები არ შეგხვდებათ სხვა ადგილებში. მაგრამ შეგხვდებათ ოფისებში .

(src)="98"> اصلا مدیران کسانی‌ هستند که شغل اونها اینه که مزاحم بقیه بشند . اصلا مدیران کسانی‌ هستند که شغل اونها اینه که مزاحم بقیه بشند .
(trg)="99"> და მენეჯერები ძირითადად ისინი არიან , ვინც ხალხს სამუშაოს გაკეთებაში ხელს უშლიან .

(src)="99"> این دقیقا فایده مدیران هست ، ایجاد مزاحمت برای دیگران .
(trg)="100"> პრინციპში , მენეჯერები ამისთვის არიან. იმისთვის რომ ხალხს ხელი შეუშალონ .

(src)="100"> اونها که خودشون واقعا کاری نمیکنن ، واسه همین باید مطمئن شن که بقیه دارن کار رو پیش میبرن ، به همین خاطر ایجاد مزاحمت میکنند . اونها که خودشون واقعا کاری نمیکنن ، واسه همین باید مطمئن شن که بقیه دارن کار رو پیش میبرن ، به همین خاطر ایجاد مزاحمت میکنند . و توی دنیا الان مدیران زیادی هستند .
(trg)="101"> შეაწყვეტინონ. მართლა საქმეს კი არ აკეთებენ , უბრალოდ , უნდა დარწმუნდნენ , რომ ყველა სხვა ადამიანი მუშაობს , რაც თავის მხრივ , ხელის შეშლას გულისხმობს. ჩვენ ძალიან ბევრი მენეჯერი გვყავს .