* [[1419]] pilgrimoj al montaroj; en [[julio]] renverso en [[Prago]] (la defenestradoj de urbodomanoj)
کوه‌نوردان برای رسیدن به قله مسیری طولانی، سخت و گاه پرخطری را باید با حوصله و دقت و پشتکار طی کنند.


Ili demandis, "Even you, O Allah's Apostle (Eĉ vi, O la apostolo de Alaho)?"
گفتند: حتّی شما یا رسول الله؟ فرمودند:

Eltiri el la tero: elterigado de ercoj [7].
زمین را پر از عدل وداد مى کند، چنان که از ظلم و بیدادگرى پر شده است، مدت 7 سال حکومت مى کند).

Аллах (allaĥ) Allah(u)Propra nomo de Dio en la Kurano.
خداوند نام و خداوند جای خداوند روزی ده رهنمای.[۱]

Tiel "geheno" (minuskle) fariĝis (nuntempe eksmoda) sinonimo de infero.
این امر عاقبت دوزخ گونه یی رابرای این ساختار به همراه آورد.

Nun oni volis ankoraûfoje festi kune gajan tagon.
به جای آن، میخواهند که روز کاریشان را آسان تر به پایان برسانند.

Jim ankoraŭ ne vidis ŝian belan donacon.
جیم هنوز هدیه زیبایش را ندیده بود.

vi faris Izrael via popolo por eterne[20];
قوم بنی اسراییل را روسفید کرده اید

Kontraŭhidrogeno (
هیدرولوژی کاربردی (

Horo de la legaĵoj: Salve, mater misericordiæ [312]
با توجه به آیه‌ی قرآن «سلام» - صلح - «کلمه خداوند مهربان، برای رحیم بودن است.»

Se ekzistis manko de tero, li " accept [ed] equal division.
اگر زمین بدون امام بماند اهل خود را به کام خویش می کشد.(۲۲۲)

Kaj ili demandas vin, [O Mohamedon], pri la spirito [ rûh].
(ای پیامبر(ص)) از تو در مورد روح می پرسند.

Jim ankoraŭ ne vidis ŝian belan donacon.
جیم هدیه زیبایش را هنوز ندیده بود.

Aĉetu unu, kiu konvenas al via ĉevalo aŭ hundo hodiaŭ!
یکی را خریداری کنید که امروز مناسب اسب یا سگ شما باشد!

(218) Vere tiuj, kiuj kredis kaj faris migron kaj klopodis en la vojo de Allah, ili esperas je la favoro (graco, beno) de Allah kaj Allah estas senkulpigema (kaj) pardonema.
همانا کسانى که ایمان آورده‏اند و کسانى که هجرت کرده و در راه خدا جهاد کرده‏اند، به مِهر و بخشایش خدا امید دارند، و خدا آمرزگار و مهربان است.

Ni invit[ad]os ilin en nian domon [ĉap.
ایشان را به درون منزل دعوت کردیم.

ankoraŭ parolita (
سخنرانی (

Kaj vi pravas; estas ordonoj kiuj malpermesas nin de iuj aferoj.
حق با شماست; دستورات که ما را از بعضی چیزها منع وجود دارد.

Demando 1: Ĉu vi vendas naturajn ŝtonojn?
سوال 1: آیا سنگهای طبیعی را می فروشید؟

Post tiu'j okaz'int'aĵ'o'j Di'o prov'is Abraham'o'n, kaj dir'is al li : Abraham !
1 و اما ایامی چند پس از این وقایع، خدا ابراهیم را آزموده، بدو فرمود: «ای ابراهیم!»

1 John 2:18 Miaj infanoj, ĉi tiu estas la lasta fojo.
1 جان 2:18 بچه های من، این آخرین بار است.

Kaj Ni ne sendis malsupren la Libron (la Quran) al vi (O Muhammad SAW), krom ke vi povas klarigi klare al ili tiujn aĵojn en kiel kiuj ili malsamas, kaj () konsiladon kaj kompaton por homo kiuj kredas.
و ما [این] کتاب را بر تو نازل نکردیم، مگر برای این‌که آنچه را در آن اختلاف کرده‌اند، برای آنان توضیح دهی، و [آن] برای مردمی که ایمان می‌آورند، ره‌نمود و رحمتی است».

Nur la ĉielo (paradizo) kaj la tero (infero) ekzistas – ne ekzistas purgatorio.
نه آسمان به زمین می آید و نه زمین به آسمان .

Ekzistas neniu persono sur la Tero, kiu ne luktas por vidi klare.
در این سرزمین تنها کسی که نه در صدر می نشیند و نه قدر می بیند هنرمند است.

profeto al la popolo de Thamúd, kaj li pruvis sian dian mision,
صالح ( ع ) پیامبر قوم ثمود بود و ایشان را به یکتاپرستی دعوت می کرد .

diris al shi: "Sufichas nun.
ریهی گفت: «برخیزید!

povas ŝargi ĝin en ĉi tiu 787 kaj vidi ĉu ĝi faras la saman
می توانید آن را در این 787 بارگیری کنید و ببینید آیا آن همان است

Ĉu ĉio mi bezonas kaj pli kun iom helpo de smart_techie.
آیا همه چیز را من نیاز و بیشتر با کمک کمی از smart_techie.

Estas tute evidente!”
این کاملا آشکار است".

12.1 – Kiel vi povas helpi – 12.2 – Kiel ni povas helpi
12.1 – چگونه می توانم کمک کنم – 12.2 – چگونه می توانیم کمک کنیم

Mi estas nur 30, kaj mi eĉ ne povas memori la nomojn de mia amiko.
من فقط 30 هستم، و من حتی نمی توانم نام های دوستم را به یاد داشته باشم.

La faraon'o pens'is moment'o'n kaj dir'is: — Vi ag'as prudent'e.
«فرعون در برابر موسی مقاومت و ایستادگی به کار برد، و او را سخت مؤاخذه نمودیم».

Sed kio, se la popolo ne scias kion ĝi faras ?” [3]
اما اگر مردم ندانند چه می کنند چه می شود(٣)؟».

Yeah, Vi certe havas pli bonan ŝancon de kunveno “La unu” Se vi estas ebria.
آره, شما قطعا شانس بهتری از جلسه داشته “یکی از” اگر شما مست هستید.

Tio estas bona afero kiam vi vidas 200 OK.
این چیز خوبی است هنگامی که شما یک 200 OK را ببینید.

Ĉu vi malamas ke 9 Al 5?
آیا شما نفرت که 9 به 5?

Vi sopiris havi libron elĉerpitan, kaj jen hazarde en brokant[a] librej[o] vi trovas ĝin.
کتاب، از شما می خواهد که از چیزی سردربیاورید و باید قادر باشید که این توانایی را به کل دنیا نشان دهید.

La Battle of Musa Qala (Batalo de Musa Qala) okazis en decembro.
در چنان روزی بود که باید موسی (علیه السلام) به جنگ ساحران می‌رفت.

Vi estis ĉe AT5, ili scias ĉion ...
شما در AT5 بوده اید، آنها همه چیز را می دانند ...

Mi ricevis leteron ĉi-semajne el furioza kristana virino.
من یک نامه این هفته از یک زن مسیحی خشمگین دریافت کرده است.

Aŭgusto 15 Ili diris al ni, ke ni perdis la militon.
در 15ام اگوست، اونا بهم گفتن که جنگ رو باختیم.

Ili pensos, ke mi laboras por Larson Electronics!
آنها فکر می کنند من برای Larson Electronics کار می کنم!

Kiel vi volus partopreni #1Lib1Ref?
قصد دارید چگونه در #1Lib1Ref مشارکت کنید؟

Vi ne povas imagi kion ni trovas ĉiu tago - dolaroj, diamantoj, oro.
باورت نمی‌شود هر روز چه چیزهایی پیدا می کنیم -دلار، الماس، طلا.

Tamen Steve B. ne iris al malliberejo tiun tagon.
با این حال، استیو B. در آن روز به زندان نمی رفت.

Jenna ankaŭ donis donacon por mi - estas mirinde.
جنا همچنین هدیه ای را برای من قرار داده است - این فوق العاده است.

Tio estas kial iuj el ni devas paki niajn sakojn kaj iri!
این است که چرا برخی از ما نیاز به بسته بندی کردن کیسه های ما و رفتن!

Ili ankoraŭ ne montris al ĉiuj, kion ili valoras!
آنها هنوز به همه نشان نداده اند که چه چیزی ارزش دارند!

Sed ĉar mi ankaŭ respondas al Martin: vi ankaŭ "sidas" ĉi tie.
اما همانطور که من نیز به مارتین پاسخ می دهم: شما هم اینجا "نشسته" هستید.

La formulo diras ke energio (
پایستگی انرژی (بقای انرژی (